نوشته شده توسط : مریم هاشمی

از دست دادن میل جنسی (میل جنسی) یک مشکل رایج است که بسیاری از مردان و زنان را در مقطعی از زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.

کاهش میل جنسی اغلب با مسائل مربوط به رابطه، استرس یا خستگی مرتبط است، اما می تواند نشانه ای از یک مشکل پزشکی زمینه ای مانند کاهش سطح هورمون باشد.

میل جنسی هر کس متفاوت است و چیزی به نام میل جنسی "طبیعی" وجود ندارد. اما اگر متوجه شدید که عدم تمایل شما به رابطه جنسی آزاردهنده است یا بر روابط شما تأثیر می گذارد، ایده خوبی است که از مشاوره فمیلیکو کمک بگیرید.

این مقاله مرکز مشاوره فمیلیکو توضیح می دهد که از کجا می توانید کمک بگیرید و برخی از علل رایج کاهش میل جنسی.

از کجا می توان کمک و مشاوره دریافت کرد

  • پزشک عمومی - 

آنها ممکن است بتوانند توصیه های مفیدی را ارائه دهند، یا شما را برای ارزیابی و درمان به یک متخصص ارجاع دهند

  • یک درمانگر روانی جنسی -

 یک پزشک عمومی ممکن است بتواند شما را به یک درمانگر معرفی کند، یا می توانید برای ملاقات خصوصی با یک درمانگر هزینه کنید. در مورد آنچه که درمانگرهای جنسی انجام می دهند و چگونه می توانند یکی را پیدا کنند، سعی کنید سایر مقالات فمیلیکو را مطالعه کنید.

خدمات سلامت جنسی؛ خدماتی را بیابید که اطلاعات و پشتیبانی سلامت جنسی را ارائه می دهد

 یک سرویس حمایت از خانواده که دارای مشاوره آنلاین در مورد رابطه جنسی و روابط، مشاوره تلفنی و آنلاین و خدمات پشتیبانی محلی، و همچنین دارای درمانگرانی است که می توانید برای دیدن آنها هزینه پرداخت کنید.

انجمن مشاوره جنسی - یک موسسه خیریه سلامت جنسی که برگه های آنلاین در مورد مشکلات جنسی دارد

سعی کنید از کمک گرفتن خجالت نکشید. بسیاری از افراد در رابطه با میل جنسی خود مشکلاتی را تجربه می کنند و مشاوره گرفتن می تواند اولین قدم برای حل این مشکل باشد.

علل شایع کاهش میل جنسی

  • مشکلات رابطه

یکی از اولین چیزهایی که باید در نظر بگیرید این است که آیا در رابطه خود راضی هستید یا خیر. آیا شک یا نگرانی دارید که می تواند پشت از دست دادن میل جنسی شما باشد؟

میل جنسی کم می تواند نتیجه موارد زیر باشد:

  1. در یک رابطه طولانی مدت و آشنایی بیش از حد با شریک زندگی خود
  2. از دست دادن جاذبه جنسی
  3. درگیری حل نشده و مشاجرات مکرر
  4. ارتباط ضعیف
  5. مشکل در اعتماد کردن به یکدیگر
  6. مشکلات جسمی جنسی

در صورت داشتن مشکلات دائمی، ممکن است پزشک عمومی بتواند شما و شریک زندگی تان را برای مشاوره جنسی معرفی کند، یا ممکن است بخواهید برای پشتیبانی و مشاوره با روان درمانگران فمیلیکو تماس بگیرید.

مشکلات جنسی

نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که آیا مشکل یک مشکل جسمی است که رابطه جنسی را دشوار یا ناکام می کند.

به عنوان مثال، میل جنسی کم می تواند نتیجه موارد زیر باشد:

  • مشکلات انزال
  • اختلال در نعوظ
  • خشکی واژن
  • رابطه جنسی دردناک
  • ناتوانی در ارگاسم
  • سفت شدن غیر ارادی واژن (واژینیسموس)
  • استرس، اضطراب و خستگی

استرس، اضطراب و خستگی می‌تواند همه‌گیر باشد و تأثیر عمده‌ای بر شادی شما، از جمله میل جنسی شما داشته باشد.

اگر احساس می کنید که دائما خسته، استرس یا مضطرب هستید، ممکن است لازم باشد سبک زندگی خود را تغییر دهید یا برای مشاوره جنسی صحبت کنید.

ممکن است برخی از اطلاعات و توصیه های زیر برای شما مفید باشد:

  • چرا من همیشه خسته هستم؟
  • کمک گرفتن برای اضطراب، ترس یا وحشت
  • نکات خودیاری برای مبارزه با خستگی
  • 10 راه برای کاهش استرس
  • تمرینات تنفسی برای استرس
  • افسردگی

افسردگی با احساس ناخشنودی، بدبختی یا سیری کوتاه مدت بسیار متفاوت است. این یک بیماری جدی است که در تمام جنبه های زندگی شما از جمله زندگی جنسی شما تداخل دارد.

علاوه بر میل جنسی کم، علائم افسردگی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احساس غم و اندوه شدید که از بین نمی رود
  • احساس ضعف یا ناامیدی
  • از دست دادن علاقه یا لذت در انجام کارهایی که قبلاً از آن لذت می بردید

اگر فکر می کنید ممکن است افسرده باشید، مهم است که به مشاوره جنسی مراجعه کنید. آنها می توانند در مورد درمان های اصلی افسردگی، مانند درمان های گفتاری یا داروهای ضد افسردگی، به شما توصیه کنند.

کاهش میل جنسی نیز می تواند یکی از عوارض جانبی داروهای ضد افسردگی باشد. اگر فکر می کنید ممکن است باعث مشکلات شما شود، با یک پزشک عمومی صحبت کنید.

بالا رفتن سن و یائسگی

کاهش میل جنسی بخشی اجتناب ناپذیر از افزایش سن نیست، اما این چیزی است که بسیاری از مردان و زنان با افزایش سن تجربه می کنند.

دلایل زیادی برای این می تواند وجود داشته باشد، از جمله:

  • سطوح پایین تر هورمون های جنسی (استروژن و تستوسترون) درست قبل، در طول و بعد از یائسگی در زنان
  • سطوح پایین تر هورمون جنسی (تستوسترون) در مردان
  • مشکلات سلامتی مرتبط با سن، از جمله مشکلات حرکتی
  • عوارض جانبی دارو

اگر در این مورد نگران هستید با یک پزشک عمومی صحبت کنید. آنها ممکن است در مورد علائم دیگری که دارید بپرسند، و گاهی اوقات ممکن است آزمایش خون را برای بررسی سطح هورمون شما ترتیب دهند.

علائم کاهش میل جنسی در زنان و مردان چیست؟

کم شدن میل جنسی در زنان و مردان نشانه‌هایی دارد که در صورت بروز تعداد زیادی از این علائم می‌توان گفت که فرد میل جنسی پایینی دارد و باید به فکر راه حلی برای آن باشد. برخی از علائم کاهش میل جنسی مواردی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • تعداد دفعات رابطه جنسی شما به یک یا دو بار در ماه کاهش یافته است.
  • مانند گذشته میل و انگیزه‌ای نسبت به برقراری رابطه با همسر خود ندارید و کاملا بی میل هستید.
  • نوازش و هم آغوشی تنها در اتاق خواب اتفاق می‌افتد.
  • همیشه یکی از زوجین برای برقراری رابطه پیش‌ قدم می‌شود و دیگری تمایلی به مقاربت و رابطه ندارد.
  • رابطه جنسی را تنها به عنوان وظیفه و بدون عشق بازی و احساسات انجام می‌دهید.
  • رابطه جنسی شما و همسرتان باعث نمی‌شود که احساس یکی بودن داشته باشید.
  • در ذهن خود درباره همسرتان فانتزی جنسی و افکار شهوانی ندارید.

مشاهده تعداد زیادی از این نشانه‌ها در خود یا همسرتان می‌تواند بیانگر کاهش میل جنسی در شما باشد.

منبع:

https://www.nhs.uk/conditions/loss-of-libido/

https://familico.ir/low-libido/

 



:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

 دلیل عاشق شدن نوجوانان چیست؟

عشق در نوجوانان طبیعی است. روانشناسان فمیلیکو میگویند به عنوان والدین، اطمینان حاصل کنید که احساسات محافظتی شما در نحوه برخورد شما با نوجوان و روابط او دخالت نمی کند. یاد بگیرید چگونه با چنین موقعیت های حساسی کنار بیایید.

خبر تکان دهنده اخیر که یک دختر 15 ساله و دوست پسر 19 ساله اش پدر دختر رابه قتل رساندند، همه را به صحبت و بحث در مورد نوجوانی و فرزندپروری برانگیخت. این دو ادعا می کردند که به دلیل مخالفت پدر با رابطه عاشقانه آنها به قتل متوسل شده اند. ظاهراً پدرش وقتی از عشق آنها باخبر شد، او را با کمربند بسته و تلفنش را گرفته بود. ظاهراً دختر احساس می کرد که می خواهد آزادی خود را بازگرداند و بنابراین او و دوست پسرش برای قتل پدرش نقشه کشیدند و متعاقبا این عمل را اجرا کردند.

اگرچه این یک مورد خیلی شدید است، اما اولین مورد از نوع خود نیست که آشکار شده است. هر از چند گاهی رسانه های دیگری نیز از جنایات هولناک مشابه به دلایل مشابه منتشر شده است.

علت عاشق شدن نوجوانان بسیار متعدد است و نشانه‌های بسیاری نیز دارد که می‌تواند بیان‌کننده احساسات آن‌ها باشد. عاشق شدن در نوجوانی اغلب به دلیل مشکلات دوران بلوغ است و در بیشتر مواقع زودگذر است. حل کردن این مسئله به کمک روانشناسی عشق در نوجوانی و مراجعه به مشاور بسیار سودمند است. عشق در نوجوانان نشانه‌های مختلفی دارد که می‌توان به برخی از آن‌ها اشاره کرد:

  • استرس و اضطراب هنگام برخورد با والدین
  • متحول شدن جمع دوستان و افرادی که با آن‌ها در ارتباط بوده است
  • تحول در نوع پوشش و ظاهر نوجوان
  • رفت و آمد‌های گاه و بی گاه و مشکوک
  • استفاده زیاد از اینترنت، تلفن همراه، رایانه و...
  • تغییر خلق و خو و رفتار
  • افت تحصیلی

در واقع، ما اغلب از والدین می شنویم که «عشق نوجوان» را به گونه ای مدیریت می کنند که واقعاً به وضعیت کمک نمی کند، اما آن را بدتر می کند. از این رو، ما باید درک کنیم که فرزندانمان در حال رشد هستند و یاد بگیریم که چگونه با آنها کار کنیم. و عشق نوجوان طبیعی است و بخشی از بزرگ شدن آنها است.

می توانید با این سوال شروع کنید که اولین باری که عاشق شدید چند ساله بودید؟ بعید است فرزند شما متفاوت باشد. و ممکن است فکر کنید که نوجوان شما خیلی جوان است که نمی‌داند چگونه عاشق بودن را اداره کند، که درست است، اما به همین دلیل است که برای شما مهم است که نوجوان خود را درک کنید و با او کار کنید.

در اینجا این است که چگونه می توانید به نوجوان خود نشان دهید که همراه او هستید:

 

به «والدین برضد مقابل نوجوانان» نه بگویید و به «والدین + نوجوانان = خانواده» بله بگویید.

رابطه‌ای که والدین و نوجوان به اشتراک می‌گذارند اغلب به رابطه «والد در مقابل نوجوان» تبدیل می‌شود و اصل مشکل در آن نهفته است. هنگامی که ما نوجوانان خود را به عنوان یک دشمن در نظر میگیریم، همه چیز "نادرست" پیش می رود، چه اتفاقی می افتد:

افکار حول محور تقصیر نوجوان هستند. ما فکر می کنیم چیزهایی مانند "چطور ممکن است این اتفاق افتاده باشد، او چگونه جرأت می کند چنین کاری انجام دهد"؛ «مردم چه خواهند گفت»؛ «ما تو را این گونه تربیت نکردیم». "شما نام خانوادگی ما را خراب می کنید." و غیره

این افکار منجر به احساس خشم، شوک، حتی شرم و گناه می شود.

این احساسات و عواطف منجر به رفتارهای خشم آلود مانند اعمال کنترل های فوری بر کودک با استفاده از تنبیه می شود. مصادره ها، ممنوعیت ها و محدودیت ها.
این نوع رفتار منجر به از هم گسیختگی روابط والدین و فرزند می شود و پدر و مادری عصبانی و کودکی درمانده را پشت سر می گذارد.

نحوه برخورد با عشق نوجوان

بسیار مایه تاسف است که این واکنش بسیاری از والدین است، آن هم در زمانی که یک نوجوان بیش از هر زمان دیگری به والدینی حامی و فهمیده نیاز دارد.

بنابراین، در مقالات مرکز مشاوره فمیلیکو نحوه یادگیری نحوه پذیرش، درک و برقراری ارتباط با فرزندتان در موقعیت‌های «عشق نوجوان» آمده است.

1. روابط نوجوانان را بپذیرید و انکار نکنید

برای والدین بسیار سخت است که با واقعیت این وضعیت کنار بیایند و آن را بپذیرند. پس از شوک اولیه و انکار احتمالی موقعیت، باید زمان بگذارید تا:

برای تجربه و درد عاطفی به دنبال حمایت باشید.
برای انجام کارهایی که به آرام کردن احساسات آشفته شما کمک می کند زمان بگذارید تا بتوانید به وضوح فکر کنید.
نظرات متفاوت خود را، در صورت وجود، با شریک یا همسرتان مرتب کنید تا یک جبهه متحد در برابر فرزندتان ایجاد کنید.
انتخاب کنید که موضوع را تنها با هدف کمک به فرزندتان بررسی کنید.
با همدلی و دلسوزی به سراغ فرزند مضطرب خود بروید و با او فهمیده باشید.
بگذارید او بداند که به عنوان یک خانواده، همه در یک طرف هستید و با هم می توانید همه چیز را حل کنید.

 

 احساسات نوجوان خود را درک کنید

ما به عنوان والدین باید تلاش کنیم تا در مورد تغییراتی که در دوران بلوغ رخ می دهد یاد بگیریم. ما با تغییرات فیزیکی آشنا هستیم اما با تغییرات بسیار مهم اجتماعی و عاطفی آشنا نیستیم. شما می توانید یاد بگیرید که چگونه احساسات و عواطف نوجوان خود را درک کنید.

در نتیجه تغییرات قابل توجهی که در مغز نوجوان شما اتفاق می افتد، او احساسات شدیدی را تجربه می کند، به دنبال پذیرش و تعلق در میان دوستان است، به دنبال تجربیات جدید می گردد و فردیت خود را از طریق افکار و ایده های خود کشف می کند. انگیزه برای کشف خود و ایجاد هویت منحصر به فرد به یک دغدغه مهم برای نوجوانان تبدیل می شود.

وابستگی دوران کودکی به والدین به زودی جای خود را به جستجوی آزادی و استقلال در سال های نوجوانی می دهد. در حالی که باید یک قدم به عقب بردارید، باید به ایجاد رابطه خود با نوجوان خود ادامه دهید و پیوندی را که هر دو به اشتراک دارید، تقویت کنید. شما می توانید این کار را انجام دهید:

درک اینکه نوجوان شما هنوز به شما نیاز دارد، هرچند به طرق مختلف.
درک تغییر سریع خلق و خوی نوجوان و طغیان‌های او بیشتر مربوط به شما نیست، بلکه به دلیل تغییرات هورمونی است که در دوران بلوغ اتفاق می‌افتد، بنابراین آن را شخصی نگیرید.
به نشان دادن علاقه خود به نوجوان خود ادامه دهید، اما به روش های کمتر مستقیم و سرزده. یک نوجوان دیگر آن کودک معمولی نیست که همه چیز و همه چیز را با شما به اشتراک بگذارد. او از احترام به حریم خصوصی خود استقبال می کند.
زمانی که به شما نیاز دارد به کنار او بودن ادامه دهید. او به شما اطلاع خواهد داد که چه زمانی و چرا. یا مشاهدات دقیق و آرام شما به شما هشدار می دهد که چه زمانی او به شما نیاز دارد. وقتی آن زمان فرا رسید، نگرانی خود را ابراز کنید، که متوجه شدید ممکن است چیزی او را آزار دهد و از او بپرسید که آیا دوست دارد در مورد آن با شما صحبت کند.

منبع:

https://familico.ir/teens-falling-in-love/

https://www.parentcircle.com/teen-love-how-to-deal-with-it/article

 


:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 26 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

اگر خیانت را تجربه کنید، ممکن است احساس ناراحتی کنید و حتی انجام کارهای ساده برایتان دشوار باشد. وقتی شروع به درک کلیت خیانت می کنید، احساس فلج عاطفی و ناتوانی در شروع فکر کردن به قدم های بعدی غیرعادی نیست. خیانت به یک رویکرد یکپارچه برای درمان نیاز دارد زیرا بر ابعاد عاطفی، روحی و جسمی زندگی فرد تأثیر می گذارد.

آیا می‌خواهید زندگیتان را نجات بدهید؟

اگر از همسرتان بی وفایی و خیانت عاطفی دیده‎ اید به این معناست که رابطه شما از مدت ها پیش به مشکل خورده است. در واقع  یکی از شما دو نفر نتوانسته اید نیازهای طرف مقابلتان را برطرف کنید. الان زندگی شما درست در لبه پرتگاهی است که اگر برای نجات آن اقدام نکنید، مجبور به ترک آن هستید. با اینکه عواقب خیانت به همسر زیاد است اما خیانت به معنای اتمام رابطه زناشویی نیست. پس اول باید مشخص کنید که می‌خواهید زندگیتان را نجات دهید یا خیر؟ اگر شما فکر می‌کنید هنوز روزنه هایی از امید در زندگی شما وجود دارد پس باید دلایل خیانت را بفهمید و به دنبال رفع آن ها باشید.

در اینجا پنج نکته برای درمان خیانت وجود دارد:

1. درک کنید که خیانت مسئله اعتماد است. 

مهم نیست که چه شرایطی منجر به حادثه خیانت شده است، زیر درام و اشک ها اعتماد نهفته است. اتفاقی که افتاد این بود که احساس کردی می‌توانی به این شخص اعتماد کنی تا بهترین نفع تو را داشته باشد. وقتی چیز دیگری را کشف کردید، در سطوح مختلف (ذهن، بدن) روی شما تأثیر می گذارد. با توجه به این واقعیت که اعتماد در میان است، برای شما غیرعادی نیست که به موارد دیگری فکر کنید که اعتماد شما به خطر افتاده است. و ممکن است اکنون آن شرایط را دوباره تجربه کنید.

2. خودتان را ببخشید.

 هنگامی که خیانت رخ می دهد، اغلب فرد خیانت دیده خود را به خاطر درگیر شدن در موقعیت یا ارتباط با آن فرد سرزنش می کند. در بسیاری از مواقع فرد خیانت دیده می گوید "من می دانستم" یا "به من هشدار داده شده بود که با آنها درگیر نشوم، اما به هر حال این کار را کردم."

وقتی بر خلاف قضاوت بهتر خود عمل می کنید یا «احساس درونی» را که داشتید نادیده می گیرید، از نظر عاطفی احساس تهی شدن می کنید. یکی از راه های بهبودی این است که فرآیند بخشش خود را آغاز کنید. و اگر نمی توانید به طور کامل خود را ببخشید، شروع کنید برای بخش کوچکی از آن، خود را رها کنید.

3. به دنبال مشاوره حرفه ای خیانت باشید. 

بسته به شدت خیانت و نحوه کشف آن، بدن ممکن است آن را به عنوان یک رویداد آسیب زا پردازش کند. و اگر این اتفاق بیفتد، به این معنی است که خیانت ممکن است باعث واکنش های فیزیکی ناخوشایند مانند سردرد، تنش عضلانی، حالت تهوع یا مشکل در خواب شود. اینها نشانه هایی هستند که نشان می دهد بدن شما تحت فشار است و متخصصان دارای مجوز برای کمک به مدیریت استرس آموزش دیده اند.

4. خیانت را یک ضرر واقعی ببینید. 

به دلیل پیچیدگی های خیانت، می تواند تقریباً شبیه مرگ باشد. بدیهی است که این یک مرگ واقعی نیست، اما خیانت می تواند دارای عناصری از دست دادن باشد. به عنوان مثال، پایان یک دوستی یا شغل ممکن است احساس کند که دنیای شما از هم پاشیده شده است. بنابراین غیرطبیعی نیست که بدن و ذهن شما شروع به گذراندن مراحل غم و اندوه کند زیرا پایه و اساس شما در هم شکسته است. اگر دیگر شریک یک رابطه یا مدیر نباشید، ممکن است احساس از دست دادن هویت کنید. اینها ضرر هستند و پرداختن به آنها به شما کمک می کند تا احساسات و عواطف خود را بهتر مدیریت کنید.

5. درس عبرت را یاد بگیرید.

 هر زمان که خیانتی اتفاق می افتد، چیزی که باقی می ماند فرصتی برای رشد عمیق شخصی است. با این حال، برای اینکه این تحول آغاز شود، باید تمایل داشته باشید که احتمال وجود درسی وجود داشته باشد. بسیار مهم است که مکانیسم های دفاعی مانند سرزنش و گناه را کنار بگذارید، زیرا تا زمانی که انگشت خود را به طرف طرف مقابل یا خودتان نشانه می گیرید، توانایی یادگیری شما را مختل می کند. درس ممکن است این باشد که به روحیه خود اعتماد کنید و برداشت های اولیه خود را نادیده نگیرید. یا درسی ممکن است این باشد که افراد مهربانی در دنیا وجود دارند که وقتی احساس می کنید همه چیز را از دست داده اید از شما حمایت می کنند. و اگر تصمیم گرفتید طرف مقابل را ببخشید، هرگز این درس را فراموش نکنید.

منبع:

 

https://www.psychologytoday.com/us/blog/widows-guide-healing/201905/5-ways-recover-betrayal

https://familico.ir/how-to-stop-cheating/

 


:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

مشاوره ازدواج که زوج درمانی نیز نامیده می شود، نوعی روان درمانی است. مشاوره ازدواج به زوج‌ها در هر نوع کمک می‌کند تا تعارضات را بشناسند و حل کنند و روابط خود را بهبود بخشند. از طریق مشاوره ازدواج، می توانید تصمیمات متفکرانه ای در مورد بازسازی و تقویت رابطه خود یا رفتن به راه های جداگانه بگیرید.

مشاوره ازدواج اغلب توسط درمانگران دارای مجوز معروف به درمانگران ازدواج و خانواده ارائه می شود. این درمانگران دارای مدرک تحصیلات تکمیلی یا فوق لیسانس هستند - و بسیاری از انجمن آمریکایی ازدواج و خانواده درمانی (AAMFT) گواهینامه دریافت می کنند.

مشاوره ازدواج اغلب کوتاه مدت است. مشاوره ازدواج معمولاً شامل هر دو طرف می شود، اما گاهی اوقات یکی از زوجین ترجیح می دهد به تنهایی با یک درمانگر کار کند. برنامه درمانی خاص بستگی به شرایط دارد.

چرا این کار انجام شده است

مشاوره ازدواج می تواند به زوج ها در تمام انواع روابط صمیمانه کمک کند - صرف نظر از گرایش جنسی یا وضعیت ازدواج.

برخی از زوج ها برای تقویت شراکت و درک بهتر یکدیگر به دنبال مشاوره ازدواج هستند. مشاوره ازدواج فمیلیکو همچنین می تواند به زوج هایی که قصد ازدواج دارند کمک کند. مشاوره قبل از ازدواج می تواند به زوج ها کمک کند تا به درک عمیق تری از یکدیگر دست یابند و اختلافات قبل از ازدواج را برطرف کنند.

در موارد دیگر، زوجین به دنبال مشاوره ازدواج برای بهبود روابط آشفته هستند. شما می توانید از مشاوره ازدواج فمیلیکو برای کمک به بسیاری از مسائل خاص استفاده کنید، از جمله:

مشکلات ارتباطی

مشکلات جنسی

تعارضات در مورد تربیت فرزند یا خانواده های مختلط

سوء مصرف مواد

خشم

خیانت

مشاوره ازدواج همچنین ممکن است در موارد آزار خانگی مفید باشد. اگر خشونت به حدی افزایش یافته است که شما می ترسید، مشاوره به تنهایی کافی نیست. برای پشتیبانی اضطراری با مرکز بحران فمیلیکو تماس بگیرید.

طرز مشاوره آویژه

تنها آمادگی لازم برای مشاوره ازدواج، یافتن یک درمانگر است. می توانید از پزشک مراقبت های اولیه خود بخواهید که به یک درمانگر ارجاع دهد. عزیزان، دوستان، بیمه‌گر سلامت شما، برنامه کمک به کارمندان، روحانیون، یا آژانس‌های سلامت ممکن است توصیه‌هایی ارائه دهند. قبل از تصمیم گیری در مورد یکی، مصاحبه با چندین درمانگر می تواند مفید باشد.

قبل از برنامه ریزی جلسات با یک درمانگر خاص، در نظر بگیرید که آیا درمانگر برای شما و همسرتان مناسب است یا خیر. ممکن است در مورد موارد زیر سوال بپرسید:

تحصیلات و تجربه. سوابق تحصیلی و آموزشی شما چیست؟ آیا از ایالت مجوز دارید؟  تایید شده اید؟ تجربه شما در مورد نوع موضوع ما چیست؟

دفتر شما کجاست؟ ساعات اداری شما چیست؟ آیا در مواقع اضطراری در دسترس هستید؟

طرح درمان انتظار داشته باشیم چند جلسه داشته باشیم؟ مدت زمان هر جلسه چقدر است؟

کارمزد و بیمه. برای هر جلسه چقدر هزینه میگیرید؟ آیا خدمات شما تحت پوشش طرح بیمه درمانی ما قرار می گیرد؟

آنچه می توانید انتظار داشته باشید

مشاوره ازدواج معمولاً زوج ها یا شرکا را برای جلسات درمانی مشترک گرد هم می آورد. با کار با یک درمانگر، مهارت هایی را برای استحکام بخشیدن به رابطه خود یاد خواهید گرفت، مانند:

ارتباط باز

حل مسئله

چگونه اختلافات را منطقی بحث کنیم

با مشخص کردن و درک بهتر منابع درگیری های خود، در مورد بخش های خوب و بد رابطه خود صحبت خواهید کرد. با هم یاد خواهید گرفت که چگونه مشکلات را بدون سرزنش شناسایی کنید و در عوض بررسی کنید که چگونه می توان اوضاع را بهبود بخشید.

در هنگام زوج درمانی باید به نکات زیر توجه کنید:

  • ممکن است صحبت کردن در مورد مشکلات خود با مشاور سخت باشد. جلسات ممکن است در سکوت بگذرد زیرا شما و شریک زندگیتان به خاطر اشتباهات درک شده عصبانی هستید - یا ممکن است در طول جلسات فریاد بزنید یا بحث کنید. هر دو اوکی هستند. درمانگر شما می تواند به عنوان یک داور عمل کند و به شما کمک کند تا با احساسات ناشی از آن کنار بیایید.
  • خودت میتونی بری اگر همسرتان از شرکت در جلسات مشاوره ازدواج امتناع کرد، همچنان می توانید در آن شرکت کنید. اصلاح یک رابطه از این طریق چالش برانگیزتر است، اما می توانید با یادگیری بیشتر در مورد واکنش ها و رفتار خود سود ببرید.
  • درمان زوج درمانی اغلب کوتاه مدت است. برخی از افراد تنها به چند جلسه مشاوره ازدواج نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر برای چندین ماه به آن نیاز دارند. برنامه درمانی خاص به وضعیت شما بستگی دارد. گاهی اوقات، مشاوره ازدواج به زوج ها کمک می کند تا دریابند که اختلافات آنها واقعاً آشتی ناپذیر است و بهترین کار پایان دادن به رابطه است. سپس جلسات می توانند بر مهارت های پایان دادن به رابطه با شرایط خوب تمرکز کنند.
  • ممکن است تکلیف داشته باشید. مشاور شما ممکن است تمرین‌های ارتباطی را در خانه پیشنهاد کند تا به شما کمک کند آنچه را که در طول جلسه یاد گرفته‌اید تمرین کنید. به عنوان مثال، هر روز چند دقیقه رو در رو با شریک زندگی خود در مورد چیزهای غیر استرس زا صحبت کنید - بدون هیچ وقفه ای از تلویزیون، تلفن یا کودکان.
  • ممکن است شما یا شریک زندگیتان به مراقبت بیشتری نیاز داشته باشید. اگر یکی از شما با بیماری روانی، سوء مصرف مواد یا مسائل دیگر کنار می آید، درمانگر شما ممکن است با سایر ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی همکاری کند تا درمان کامل تری ارائه دهد.

تصمیم گیری برای رفتن به زوج درمانی می تواند سخت باشد. با این حال، اگر یک رابطه مشکل دارید، جستجوی کمک مؤثرتر از نادیده گرفتن مشکلات یا امیدواری به بهبود آنها به تنهایی است. گاهی اوقات برداشتن اولین قدم با اعتراف به اینکه رابطه نیاز به کمک دارد سخت ترین بخش است. بیشتر افراد این تجربه را بصیرتی و توانمند می دانند.

منبع:

مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

https://www.mayoclinic.org/tests-procedures/marriage-counseling/about/pac-20385249
https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/

 


:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی


همه چیز با کف لگن شما شروع می شود و ما در مشاوره فمیلیکو همه چیزهایی را که باید بدانید به شما می گوییم.

 

قرار نیست بعد از بچه دار شدن تا آخر عمر بی اختیاری ادرار داشته باشید.
 

این یک تذکر درستی که به افراد باردار گفته می شود: بچه دار شوید و آماده باشید تا از یک زندگی در معرض خطر، در کنار سایر موارد نامطلوب استقبال کنید. فرض اساسی این است که زایمان شما را به شکستگی کف لگن محکوم می کند و این دقیقاً همین طور است.

 

 

کف لگن شما یک عضله است و نیاز به ورزش دارد
اکنون، فداکاری‌های فیزیکی زیادی وجود دارد که بدن برای رشد و به دنیا آوردن یک کودک از سر می‌گذرد. و گاهی اوقات، به دلیل حاملگی، ترومای مربوط به زایمان، یا سایر شرایط موجود، اثرات زایمان بسیار فراتر از مرحله پس از زایمان برای فرد تولد باقی می ماند.

 

با این حال، برای اکثر زایمان‌های بدون عارضه واژینال و سزارین، این ایده که شما برای همیشه هنگام خندیدن یا سرفه کردن خود بی اختیار ادرار می‌کنید، یک افسانه و در عین حال مضر است. با درمان اختصاصی کف لگن خود، مدام ادرار نخواهید کرد، یا مجبور نیستید.

 

ببینید، کف لگن مانند هر عضله دیگری در بدن شماست (اما بسیار سردتر است، زیرا یک تن از کار فوق العاده را انجام می دهد).

 

عضله کف لگن چیست؟
به طور خلاصه، کف لگن شما باورنکردنی است. مانند یک بانوج در ناحیه پرینه شما قرار می گیرد و به مثانه، مجرای ادرار، واژن، مقعد و راست روده متصل می شود. مثانه، روده ها و رحم شما روی آن قرار می گیرند و از جلو به پشت و پهلو به پهلو از استخوان شرمگاهی تا دنبالچه شما متقاطع می شوند.

 

می تواند بالا و پایین حرکت کند. باز و بسته شدن مجرای ادرار، واژن و مقعد خود را کنترل کنید. و حاوی شبکه ای غنی از بافت همبند و فاسیا است.

 

به عبارت دیگر، BFD است. زمانی که ادرار می کنید، مدفوع می کنید، رابطه جنسی دارید، به ارگاسم می پردازید، می ایستید، می نشینید، ورزش می کنید - تقریباً همه چیز کف لگن خود را درگیر می کنید. و به شدت تحت تاثیر وزن حاملگی و ضربه ناشی از زایمان طبیعی (یا فشار دادن قبل از سزارین برنامه ریزی نشده) قرار می گیرد، زیرا کشش، کشیده شدن و آسیب بافت نرم را تجربه می کند.

 

کف لگن پر از شگفتی است. در اینجا چیزی است که شما باید بدانید
1. بی اختیاری پس از زایمان طبیعی است - اما فقط برای مدت محدودی
با توجه به سفری که کف لگن شما با بارداری و زایمان طی کرده است، پس از زایمان ضعیف خواهد بود. Erica Azzaretto Michitsch، PT، DPT، WCS، یکی از بنیانگذاران فیزیوتراپی Solstice در شهر نیویورک، می گوید به همین دلیل، ممکن است تا شش هفته پس از زایمان در نگه داشتن ادرار خود، به ویژه زمانی که می خندید یا سرفه می کنید، مشکل داشته باشید.

 

اگر آسیب دیدید یا پارگی درجه دو یا بیشتر داشتید، ممکن است تا سه ماه پس از زایمان بی اختیاری را تجربه کنید. «آیا می خواهیم این اتفاق بیفتد؟ نه، بیلی می گوید. "اما این احتمال دارد." اگر هیچ پارگی یا آسیب مستقیمی به کف لگن وارد نشد، «تا سه ماهگی شلوار نباید ادرار کند».

 

2. بسیار نادر است که شما پس از بچه دار شدن "شل" باشید
این ایده که شما "شل" هستید، فقط یک ترس توهین آمیز و جنسیتی نیست. از نظر بالینی نادرست است! «بسیار به ندرت کسی پس از تولد «شل» می شود. کارا مورتیفوگلیو، PT، DPT، WCS، یکی از بنیانگذاران فیزیوتراپی Solstice در شهر نیویورک، توضیح می‌دهد که تن کف لگن شما در واقع بالاتر است.

 

عضلات کف لگن در دوران بارداری کشیده می شوند و با زایمان کشیده می شوند. مورتیفولیو می‌گوید در نتیجه، «عضلات معمولاً در پاسخ سفت می‌شوند.» فشار دادن طولانی مدت، پارگی، بخیه زدن و/یا اپیزیوتومی تنها باعث افزایش تنش و التهاب و فشار اضافی به ناحیه می شود.

چرا زایمان باعث گشادی واژن در زنان می‌شود؟
همانطور که گفتیم یکی از شایع ترین و مهم ترین دلایل گشادی واژن، زایمان طبیعی است. قطر واژن بانوان حدود 2.1 سانتی متر تا 3.5 سانتی متر می‌باشد. در هنگام داشتن رابطه جنسی، قطر واژن کمی بیشتر از این اندازه می‌شود اما در هنگام زایمان طبیعی، اندازه متوسط سر نوزاد حدود 11 سانتی متر است! بنابراین در هنگام زایمان، جنین با عبور از واژن، بافت های این ناحیه را دچار کشیدگی می‌کند. در بعضی از موارد، کشیدگی واژن به اندازه‌ای است که بعد از زایمان به راحتی قابل ترمیم نخواهد بود و در نتیجه سبب گشادی واژن بعد از زایمان می‌شود. پس بهتر است قبل از اینکه دچار کشیدگی و شل شدن واژن شوید، از این اتفاق جلوگیری کنید.

چگونه از گشاد شدن واژن بر اثر زایمان طبیعی جلوگیری کنیم؟
معمولا بیشتر مادرانی که بیش از دو زایمان طبیعی داشته‌اند در زایمان سوم، بافت واژن و عضلات لگن در آن ها دچار افتادگی و سستی می‌شود. اما به نظر شما امکان جلوگیری از شل شدن واژن بعد از زایمان وجود دارد؟ جواب ما به این سوال مثبت است و در اینجا به دو روش برای جلوگیری از گشادی واژن اشاره می‌کنیم:

برخی از تمرینات هستند که به کنترل گشادی واژن بعد از زایمان، کمک زیادی می‌کنند. تمرین کگل با تقویت عضلات کف لگن بعد از زایمان، سبب ترمیم واژن بعد از زایمان طبیعی می‌شود. البته برای شروع این تمرینات لازم است حتما با پزشک خود صحبت کنید و از او اجازه بگیرید.

با توجه به شدت زایمان طبیعی مادر، روند زایمان نیز می‌تواند منجر به تورم اندام های واژن شود. برخی از پزشکان برای خروج راحت تر نوزاد در هنگام زایمان از دستگاه فورسپس و وکیوم برای برش ناحیه بین واژن و مقعد مادر استفاده می‌کنند که در جلوگیری از کشش زیاد واژن، بی تاثیر نیست. در واقع تحقیقات فمیلیکو نشان می‌دهد خروج آرام نوزاد، مانع از تغییرات زیاد عضلات کف لگن و بافت واژن می‌شود.

منبع:

 

https://familico.ir/vagina-after-pregnancy/

 

https://www.verywellfamily.com/what-happens-to-your-vagina-after-pregnancy-4156275

https://www.healthline.com/health/parenting/your-pelvic-floor-explained

 



:: بازدید از این مطلب : 411
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

چند ماه آخر سال 1400 ما را با طوفانی از پوشش خبری در مورد آزار و اذیت و آزار جنسی مواجه کرد، به طوری که مردان قدرتمند از هالیوود تا واشنگتن دی سی به دلیل سوء رفتار جنسی آبروریزی کردند. این در سال جدید ادامه دارد. اکثر این مردان متاهل هستند.

زمانی که مجله تایم، سکوت‌شکن‌ها را به‌عنوان «شخصیت سال» 1400 انتخاب کرد، تعداد کمی از افراد به گروه دیگری از زنان که تحت تأثیر منفی این پیامدها قرار گرفتند توجه کردند - همسران مردانی که درگیر کارهای نامناسب یا حتی مجرمانه (در برخی موارد) بودند. رفتار جنسی برای این زنان، آزار و اذیت جنسی به معنای خیانت نیز هست.

به طور کلی، مردان بیشتر از زنان خیانت می‌کنند: طبق داده‌های اخیر نظرسنجی عمومی اجتماعی (GSS) 20 درصد از مردان خائن و 13 درصد از زنان گزارش کردند که در زمان ازدواج با فردی غیر از همسرشان رابطه جنسی داشته‌اند.

 

با این حال، همانطور که شکل بالا نشان می دهد، این شکاف جنسیتی بر اساس سن متفاوت است. در میان بزرگسالان 18 تا 29 ساله که  ازدواج کرده اند، زنان کمی بیشتر از مردان در خیانت مقصر هستند (11٪ در مقابل 10٪). اما این شکاف به سرعت در بین سنین 30 تا 34 سال معکوس می شود و در گروه های سنی بزرگتر بیشتر می شود. خیانت در مردان و زنان در دوران میانسالی افزایش می یابد. زنان در دهه 60 خود بیشترین میزان خیانت (16٪) را گزارش می کنند، اما این سهم در بین زنان 70 و 80 ساله به شدت کاهش می یابد. در مقایسه، میزان خیانت مردان 70 ساله بالاترین (26٪) است و در بین مردان 80 ساله و بالاتر (24٪) همچنان بالا است. بنابراین، شکاف جنسیتی در خیانت در میان مسن ترین گروه سنی (سن بالای 80 سال) به اوج می رسد: تفاوت 18 درصدی بین مردان و زنان.

 

 


داده های مربوط به خیانت دهه 1990 نشان می دهد که مردان همیشه بیشتر از زنان خیانت می کنند. با این حال، مردان مسن‌تر نسبت به همسالان جوان‌تر خود در گذشته، بیشتر خیانت نمی‌کردند. در دهه 1990، میزان خیانت در میان مردان 50 تا 59 ساله (31 درصد) و زنان 40 تا 49 ساله (18 درصد) به اوج خود رسید. برای مردان و زنان در انتهای طیف سنی پایین تر بود. بین سال‌های 2000 تا 2009، بیشترین میزان خیانت به مردان 60 تا 69 ساله (29 درصد) و زنان 50 تا 59 ساله (17 درصد) منتقل شده است. در همین حال، شکاف جنسیتی در سنین 80+ از 5 درصد به 12 درصد در دو دهه افزایش یافته است.

احتمالاً یک اثر نسلی یا گروهی به این شکاف جنسیتی در حال تغییر در خیانت کمک می کند. همانطور که نیکلاس ولفینگر در مشاوره فمیلیکو قبلی اشاره کرد، آمریکایی‌هایی که در دهه‌های 1940 و 1950 متولد شده‌اند، بالاترین میزان رابطه جنسی خارج از ازدواج را گزارش کردند، شاید به این دلیل که آنها اولین نسل‌هایی بودند که در طول انقلاب جنسی به بلوغ رسیدند. تحلیل من بر اساس جنسیت نشان می دهد که مردان و زنان در رابطه با رابطه جنسی خارج از ازدواج از الگوی سنی کمی متفاوت پیروی می کنند. زنان متولد دهه 1940 و 1950 بیش از سایر زنان نسبت به همسر خود خیانت می کنند و مردان متولد دهه 30 و 40 نسبت به سایر گروه های سنی مردان دارای نرخ بالاتری هستند. نرخ بالاتر خیانت در بین این دو گروه به تغییر الگوی شکاف جنسیتی با افزایش سن آنها در طول زمان کمک می کند.

علاوه بر جنسیت و سن، میزان خیانت با تعدادی دیگر از عوامل جمعیتی و اجتماعی نیز متفاوت است. به عنوان مثال، خیانت در میان بزرگسالان سیاه پوست تا حدودی رایج تر است. حدود ۲۲ درصد از سیاهپوستانی که ازدواج کرده‌اند، گفته‌اند که به همسرشان خیانت کرده‌اند، در حالی که این رقم در سفیدپوستان ۱۶ درصد و اسپانیایی‌ها ۱۳ درصد است. و در میان مردان سیاه پوست، این میزان بالاترین میزان است: 28 درصد گزارش کردند که با فردی غیر از همسرشان رابطه جنسی داشته اند، در مقایسه با 20 درصد مردان سفید پوست و 16 درصد از مردان اسپانیایی تبار.

هویت سیاسی، پیشینه خانوادگی و فعالیت مذهبی یک فرد نیز به خیانت یا عدم خیانت بستگی دارد. به طور کلی، دموکرات‌ها، بزرگسالانی که در خانواده‌های سالم بزرگ نشده‌اند، و کسانی که به ندرت یا هرگز در مراسم مذهبی شرکت نمی‌کنند، بیشتر از دیگران به همسر خود خیانت کرده‌اند. به عنوان مثال، 15 درصد از بزرگسالانی که با هر دو والدین بیولوژیکی بزرگ شده اند، قبلاً به همسر خود خیانت کرده اند، در مقایسه با 18 درصد از افرادی که در خانواده های سالم بزرگ نشده اند.

از سوی دیگر، داشتن مدرک دانشگاهی با شانس بالاتر خیانت مرتبط نیست. تقریباً سهم مساوی از بزرگسالان تحصیل کرده دانشگاهی و آنهایی که دبیرستان یا تحصیلات کمتری دارند به همسر خود خیانت کرده اند (16٪ در مقابل 15٪)، و سهم در میان بزرگسالان با تحصیلات دانشگاهی کمی بیشتر است (18٪).

با توجه به اینکه بسیاری از این عوامل می توانند به هم مرتبط باشند، من در روانشناسی فمیلیکو یک مدل رگرسیون را برای آزمایش تأثیر مستقل هر عامل اجرا کردم. اساساً با مساوی نگه داشتن سایر عوامل، آیا هر یک از عوامل باز هم به احتمال خیانت مرتبط است؟ مشخص شد که بیشتر این تفاوت ها (مانند سن، نژاد، هویت حزب، حضور در مراسم مذهبی، سابقه خانوادگی) حتی پس از کنترل عوامل دیگر قابل توجه است. و سطح تحصیلات یک فرد ارتباط قابل توجهی با خیانت ندارد.

با این حال، وقتی صحبت از اینکه چه کسی بیشتر خیانت می کند به میان می آید، مردان و زنان ویژگی های بسیار کمی دارند. مدل‌های رگرسیون جداگانه بر اساس جنسیت نشان می‌دهند که برای مردان، جمهوری‌خواه بودن و بزرگ شدن در خانواده‌ای دست نخورده، پس از کنترل عوامل دیگر، با شانس کمتری برای خیانت مرتبط نیست. اما نژاد، سن و حضور در مراسم مذهبی هنوز عوامل مهمی هستند. به همین ترتیب، سطح تحصیلات مردان نیز به طور مثبتی با احتمال خیانت آنها مرتبط است. در مقایسه، شناسه مهمانی، سابقه خانوادگی، و حضور در مراسم مذهبی همچنان عوامل مهمی برای خیانت در میان زنان هستند، در حالی که نژاد، سن، و میزان تحصیلات عوامل مرتبطی نیستند. در واقع، حضور در مراسم مذهبی تنها عاملی است که اهمیت ثابتی را در پیش‌بینی احتمال خیانت زنان و مردان نشان می‌دهد.

خیانت برای فردی که مورد خیانت قرار می گیرد دردناک است و می تواند برای رابطه مضر باشد. اگرچه یافتن آماری در مورد ارتباط بین خیانت و طلاق دشوار است، تجزیه و تحلیل من بر اساس داده های GSS نشان می دهد که احتمال طلاق یا جدایی بزرگسالانی که خیانت کرده اند بسیار بیشتر است.

یکی از نشانه های مردان خیانتکار، ریسک پذیری است. البته خصوصیت ریسک پذیری برای مردان در بیشتر مواقع می‌تواند باعث پیشرفت در زندگی شود اما گاهی اوقات می‌تواند بستر خیانت را فراهم کند. مردان ریسک پذیر ممکن است حتی به این مسئله فکر کنند که اگر خیانت شان فاش شود چه چیزهایی را ازدست می‌دهند. در واقع آن ها میزان ارزشمندی زندگی و رابطه زناشویی شان را می‌سنجند و به این مسئله فکر می‌کنند که در قبال فاش شدن بی وفایی به همسرشان چه چیزی را از دست می‌دهند و شاید هم کاملا نسبت به زندگی شان بی تفاوت هستند.

به طور معمول یکی از دلایل خیانت مردان نبود رابطه عاطفی و صمیمانه میان زوجین است. بنابراین هرچه میزان وابستگی میان زوجین کمتر باشد، احتمال ریسک پذیری مردان برای خیانت بیشتر می‌شود.

منبع: 

https://ifstudies.org/blog/who-cheats-more-the-demographics-of-cheating-in-america

https://familico.ir/betrayal-counseling/



:: بازدید از این مطلب : 413
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

 

یک روان درمانگر از گفتار درمانی برای درمان مشکلات عاطفی و بیماری های روانی افراد استفاده می کند. بسته به درجه و تخصص آنها، روان درمانگران می توانند روانپزشک، روانشناس، مشاور یا مددکار اجتماعی باشند. آنها می توانند با افراد، زوج ها، گروه ها یا خانواده ها کار کنند.

روان درمانگران از گفتار درمانی برای کمک به مدیریت ناآرامی عاطفی عمومی یا آسیب یا بیماری حاد استفاده می کنند. آنها همه چیز را از غم و اندوه روزانه گرفته تا اختلالات روانی خاص مانند افسردگی یا اضطراب درمان می کنند. گاهی اوقات از گفتار درمانی همراه با داروها یا تغییر سبک زندگی استفاده می شود. با این حال، همه روان درمانگران مجوز تجویز دارو را ندارند.

یک روان درمانگر چه می کند؟
روان درمانگران از گفتار درمانی استفاده می کنند تا به شما کمک کنند زندگی بهتر و سالم تری داشته باشید. نشان داده شده است که روان درمانی احساسات و رفتار را بهبود می بخشد و با تغییرات مثبت در بدن و مغز همراه است.

نقش روان درمانگر در گفتار درمانی عبارت است از:

راه حلی برای مشکل خود ارائه دهید

در مورد آن وارد بحث شوید

به شما کمک می کند تا بفهمید چه چیزی را از سر می گذرانید

مکالمه خود را تحلیل کنید

به شما کمک می کند تا اعمال خود را تغییر دهید

آموزش و پرورش

روان درمانگران آموزش های ویژه ای در زمینه روانشناسی و مشاوره دارند. آنها تحصیلات تکمیلی را برای دریافت مدرک دکترا و تبدیل شدن به یک درمانگر عملی به پایان می‌رسانند.

پس از گذراندن دوره کارشناسی، فرآیند تبدیل شدن به یک روان درمانگر شامل موارد زیر است:

مدرک دکترا بگیرید. برخی از افراد فقط با یک کارشناسی ارشد تمرین می کنند، اما آنها مشاور در نظر گرفته می شوند، نه روانشناس یا روانپزشک. (هر ایالت الزامات خود را برای تمرین به عنوان روان درمانگر تعیین می کند.)

قبولی در آزمون برای تمرین حرفه ای در روانشناسی (EPPP).

ساعات تمرین خود را کامل کنید، معمولا بین 1500 تا 1600 ساعت تجربه عملی و تحت نظارت.

دلایل مراجعه به روان درمانگر
روان درمانگران از گفتار درمانی برای کمک به شما برای حل مشکلات زندگی روزمره استفاده می کنند که عبارتند از:

حل مشکلات رابطه

کاهش اضطراب یا استرس ناشی از کار یا موقعیت های دیگر

زندگی با تغییرات اساسی زندگی

مدیریت واکنش های ناسالم

کنار آمدن با یک مشکل جدی سلامتی

بهبودی از سوء استفاده

رسیدگی به مشکلات جنسی

خواب بهتر

گاهی اوقات این مسائل روزمره می توانند به چالش های بزرگ تری تبدیل شوند. در مرکز روانشناسی آویژه

روان درمانگران اغلب اختلالات سلامت روان را تشخیص داده و درمان می کنند:

اختلالات اضطرابی

اختلالات خلقی

اعتیادها

اختلالات اشتها

اختلالات شخصیت

اگر هر یک از این چالش ها را تجربه می کنید، ممکن است از روان درمانی بهره مند شوید. روان درمانگر به شما کمک می کند تا این مسائل را حل کنید و احساس بهتری داشته باشید.

روان درمانی چیست؟ آیا می‌دانید درمان مشکلات روحی و روانی چگونه انجام می‌شود؟ این سوالات ممکن است برای بسیاری از افراد پیش بیاید و هنگامی که بخواهند برای درمان اقدام کنند دچار تردید شوند. افرادی که برای مشکلات و اختلالات خود به روان درمانی روی می‌آورند با شناخت احساسات، هیجانات و خلق و خوی خود و همچنین کسب مهارت در مدیریت و کنترل برخی احساسات گامی بزرگ و ارزشمند برای سلامت روان خود برمی‌دارند. در این مقاله قصد داریم به بررسی انواع روان درمانی و تکنیک‌های این نوع از درمان بپردازیم. با ما همراه باشید.

 منظور از روان درمانی چیست؟
روان درمانی به معنای حل و درمان مشکلات و اختلالاتی است که به روح و روان انسان مربوط می‌شود. این روش یک شیوه‌ی درمان است که به شکل تعاملی میان درمانجو و درمانگر انجام می‌گیرد. این روش در بهبود انواع مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب، آسیب‌های روحی نظیر از دست دادن عزیزان یا شکست خوردن در عشق قبل از ازدواج، اعتیاد و بسیاری از موارد دیگر می‌تواند موثر واقع شود.

 روان درمانگر کیست؟
اگر بخواهیم بگوییم روان درمانگر کیست می توان گفت که روان درمانگر یک اصطلاح کلی است که می‌تواند به افراد با مدارک علمی مختلف تعلق گیرد. به عبارت دیگر روان درمانگر می‌تواند روانشناس، روانپزشک، روانکاو یا مددکار اجتماعی باشد که با توجه به تخصص و مدرک مورد نیاز، روان درمانی را نیز برای افراد انجام دهد. روان درمانگر به مراجعه کننده کمک می‌کند تا مشکلات روانی خود را بشناسد، دلایل این مشکلات به او نشان می‌دهد و در نهایت کمک می‌کند تا بتواند بر آن‌ها غلبه کرده و آن‌ها را حل کند. به کارگیری نظریه‌های روان درمانی در جهت بهبود افراد نیز یکی دیگر از اقدامات روان درمانگر است.

منبع:

روانشناسی آویژه

https://www.webmd.com/a-to-z-guides/what-is-psychotherapist

 https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/



:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی
آیا روانشناسان و روانکاوان تحصیلات یکسانی دارند؟

 

بله و خیر. برای اینکه به طور مستقل در یک ظرفیت بالینی تمرین کنند، روانشناسان باید یک دکترا در روانشناسی (مدرک پژوهشی متمرکز) یا دکترای روانشناسی (PsyD) کسب کنند، مدرکی که از یک مدل آموزشی مبتنی بر عمل پیروی می کند که به صراحت برای پزشکان مشتاق طراحی شده است. برنامه درسی روانشناسی معمولی رویکرد مشتری محور مبتنی بر رابطه به درمان و اصول اساسی درمان شناختی-رفتاری را آموزش می دهد.

 

مدرک تحصیلی مناسب به علاوه تعداد مورد نیاز ساعات بالینی تحت نظارت و مجوز، تمام چیزی است که از نظر فنی برای تمرین به عنوان یک روانشناس به آن نیاز دارید. با این حال، بسیاری از روانشناسان تصمیم می گیرند علاوه بر تحصیل و آموزش، گواهینامه هیئت مدیره یا گواهینامه های تخصصی را نیز دنبال کنند.

 

برای تبدیل شدن به یک روانکاو، پزشکان باید یک برنامه آموزشی فشرده روانکاوی را که توسط انجمن روانکاوی آمریکا (APsaA) تایید شده است، تکمیل کنند. دانشجویان این برنامه‌ها معمولاً روان‌پزشکان با مدرک MD یا DO و درمانگرانی هستند که مدرک دکترا را در روان‌شناسی یا مددکاری اجتماعی دریافت کرده‌اند. برخی از برنامه ها نیز دانشجویانی را می پذیرند که دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مددکاری اجتماعی یا مدرک کارشناسی ارشد در روانشناسی هستند. بیشتر برنامه‌ها مستلزم آن هستند که دانش‌آموزان قبلاً به عنوان یک درمانگر بالینی، مشاور بالینی یا مددکار اجتماعی بالینی آموزش ببینند و کار کنند.

 

برنامه‌های آموزشی روانکاوی توسط دانشگاه‌ها (مانند برنامه‌های گواهی مرکز آموزش و تحقیقات روانکاوی دانشگاه کلمبیا در روانکاوی و برنامه فوق دکترای دانشگاه نیویورک) و سازمان‌های خصوصی مانند مؤسسه ویلیام آلنسون ارائه می‌شوند. برنامه درسی در برنامه های آموزشی روانکاوی معمولاً موارد زیر را شامل می شود:

 

نظریه روانکاوی

تکنیک های روانکاوی

فرآیندهای روانکاوی

ارزیابی بیمار برای تجزیه و تحلیل

رشد کودک و نوجوان

آسیب شناسی روانی

برنامه‌های آموزشی روانکاوی نیز مانند برنامه‌های درجه روانشناسی و مشاوره شامل آموزش بالینی روانکاوانه تحت نظارت و عملی است. آنها همچنین معمولاً از دانش آموزان می خواهند که به عنوان بخشی از آموزش خود، دوره تجزیه و تحلیل عمیق خود را با یک روانکاو انجام دهند. شما می توانید آموزش هایی را که روانکاوان دریافت می کنند به عنوان آموزش تخصصی در سطح حرفه ای در نظر بگیرید. که در این مورد میتوانید مرکز مشاوره آویژه را دنبال کنید.

آیا روانکاوی مؤثرتر از روانشناسی است؟

تحقیقات فعلی مشاوره روانشناسی آویژه پاسخ قطعی برای این سوال ندارند، اما نتایج بسیاری از مطالعات نشان می دهد که هیچ کدام بهتر و بدتر از دیگری نیستند. هر دو روش مزایا و معایبی دارند، و نیازها یا شخصیت بیمار می تواند تأثیر زیادی بر روی این که در هر موقعیتی بهتر عمل می کند، داشته باشد. در حالی که برخی تحقیقات نشان می‌دهند که درمان‌های روان پویشی یا روانکاوی ممکن است حتی مؤثرتر از درمان شناختی-رفتاری برای درمان افسردگی، بهبود سلامت روان مادر و کاهش اضطراب باشند، می‌توانید مطالعات دیگری را پیدا کنید که نشان می‌دهد نوع درمانی که فرد دریافت می‌کند اهمیت کمتری دارد، زیرا همه درمان های قانونی برای شرایطی مانند افسردگی به یک اندازه موثر هستند.

 

اگر تصمیم دارید روانکاو شوید یا روانشناس شوید، احتمالاً متوجه خواهید شد که "جنگ های درمانی، همانطور که الیور برکمن آنها را در گاردین نامیده است، تأثیر زیادی بر این رشته نداشته است. هر تمرین کننده ای (نه هر بیمار را ذکر کنید) یک رویکرد ترجیحی دارد، اما همه آنها می خواهند به مردم کمک کنند تا بهترین زندگی خود را داشته باشند.

 

همانطور که پیتر فوناگی، روانکاو و روانشناس بالینی در مقاله APA پیوند داده شده در بالا می گوید: "نکته مهم یافتن درمان های روانشناختی است که برای گروه های بیمار خاص بهترین کار را دارد."

تاریخچه علم روانکاوی متعلق به چه زمانی است؟

پایه گذار مکتب روانکاری زیگموند فروید است و می‌توان گفت علم روانکاوی با نام او گره خورده است. زیگموند فروید دکتر روانکاو و روانشناس اهل اتریش بود که تحقیقات خود را در زمینه روانکاوی در دهه ۱۸۹۰ آغاز کرد. او در ابتدا متخصص مغز و اعصاب بود و دریافت برخی از بیماری‌های روانی به دلیل مشکلات جسمانی نیست؛ بلکه در اثر عوامل ذهن او به وجود آمده‌اند. فروید تحقیقات خود را در زمینه اختلالات شخصیتی و روانی ادامه داد که نتیجه‌ی آن دیدگاه روانکاوی بود. او در مسیر درمان روانکاوی نظریه‌های گوناگونی مانند عقده‌ی ادیپ و الکترا، خودآگاه و ناخودآگاه، شخصیت و... را بیان کرد و علی‌رغم مخالفت‌های بسیاری که با او شد توانست انجمن روانکاوی جهان را تشکیل دهد و به عنوان پایه گذار مکتب روانکاوی و پدر این علم شناخته شود.

روانکاوی برای درمان کدام اختلالات روانی کاربرد دارد؟

اگر شما هم از اختلالات روانی رنج می‌برید و قصد دارید برای درمان خود اقدام کنید باید بدانید که با توجه به نوع اختلال خود به روانکاو، روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. برخی از بیماری‌ها یا اختلالاتی که می‌توانید برای درمان آن در یک دوره روانکاوی شرکت کنید یا به پزشک روانکاو مراجعه کنید به شرح زیر است:

استرس و اضطراب

داشتن رفتارهای خود تخریبی

فوبیا

افسردگی

مسائل ارتباطی با دیگران

وسواس فکری

مشکلات جنسی

اختلال روانشناختی

و...

منبع:

مشاوره خانواده آویژه

https://www.noodle.com/articles/what-is-the-difference-between-a-psychologist-and-a-

 


:: بازدید از این مطلب : 423
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

چه مدت پس از تولد می توان رابطه جنسی داشت و چه حسی خواهد داشت؟ برای داشتن رابطه جنسی راحت و لذت بخش بعد از بارداری این راهنمای مشاوره فمیلیکو پس از زایمان را دنبال کنید.

فکر کردن به رابطه جنسی پس از زایمان می تواند برای والدین جدید خسته کننده به نظر برسد، به خصوص با توجه به همه چیزهایی که در برابر آنها وجود دارد:

درد طولانی زایمان

هورمون های خشمگین

بلوغ نوزاد

افسردگی پس از زایمان

تغییرات عجیب بدن

و البته، بزرگترین فیل کشنده میل جنسی. در اتاق: خستگی خالص داشتن یک نوزاد. همچنین ممکن است پس از در آغوش گرفتن کودک در بیشتر روز احساس «آرامش» داشته باشید.

 

اما در حالی که ممکن است استفاده از آن آخرین چیزی باشد که به ذهن شما می رسد، اما برای همیشه اینطور نخواهد بود. در واقع، طبق مطالعه مرکز فمیلیکو ، 94 درصد کامل از پاسخ دهندگان ادعا کردند که از زندگی جنسی خود پس از زایمان راضی هستند و بیش از نیمی از آنها گفتند که بچه دار شدن اوضاع را بهبود می بخشد.

 

پس چه مدت پس از تولد می توان رابطه جنسی داشت؟ اکثر پزشکان توصیه می کنند که به مدت شش هفته چیزی را در واژن قرار ندهید تا به خودتان فرصت دهید تا بهبود یابد. لوچیا (ترشح خون باقیمانده و بافت رحم) احتمالاً تا آن زمان نیز متوقف شده است. با این حال، قبل از پریدن زیر ملحفه، مهم است که توجه داشته باشید که رابطه جنسی پس از تولد به زمان و تلاش نیاز دارد. این حقایق می تواند به شما کمک کند گرما و ارتباطی را که در وهله اول باعث شد آن کودک به شما بازگردد.

رابطه جنسی پس از زایمان احتمالا در ابتدا احساس خوبی نخواهد داشت.
روانشناسی فمیلیکو می گوید: «فرض این است که درد ناشی از ضربه زایمان است، اما همچنین به سطوح پایین استروژن که بر کشش بافت های واژن تأثیر می گذارد، مربوط می شود. سطح استروژن بلافاصله پس از زایمان کاهش می یابد و در دوران شیردهی پایین می ماند. دکتر بوث می‌گوید: «زمانی که یک زن شیر می‌دهد، به‌ویژه در آغاز، کاهش استروژن همراه با سطوح بالای پرولاکتین و اکسی توسین می‌تواند شبیه یائسگی در دو تا سه ماه اول باشد. به تعریق شبانه، گرگرفتگی، خشکی واژن و اغلب درد فکر کنید.

 

حتی مادرانی که تحت عمل سزارین قرار گرفته اند، احتمالاً بعد از تولد، حتی شش هفته پس از زایمان، رابطه جنسی دردناکی را تجربه خواهند کرد. اگر اپیزیوتومی یا پارگی دیگری داشتید، زمان لازم برای بهبودی به میزان گسترده و محل برش بستگی دارد.

 

دلایلی وجود دارد که بعد از تولد به رابطه جنسی علاقه ندارید.
کمبود خواب، تغییر پویایی بین شما و شریک زندگیتان، و شاید برخی از مسائل مربوط به تصویر بدنی که متوجه می شوید شکم خود را صاف نمی کند: دقیقاً ترکیبی نیست که شما را در خلق و خوی رابطه جنسی بعد از کودک قرار دهد. اگر شما شیر می دهید، حتی طبیعت نیز علیه شما کار می کند. دکتر بوث می گوید: «شیردهی اکسی توسین را ترشح می کند، هورمونی که باعث ایجاد احساسات خوب نسبت به کودک می شود، اما میل جنسی شما را نیز سرکوب می کند. "از نظر انسان شناسی، پایین نگه داشتن میل جنسی، راهی است که بدن شما برای جلوگیری از بارداری دیگر زودهنگام انجام می دهد. بیماران همیشه وقتی متوجه می شوند دلیلی برای عدم تمایل آنها به رابطه جنسی وجود دارد، راحت می شوند."

 

ممکن است واژن شما تغییر کند.
بسته به سن شما و تعداد فرزندانی که داشته اید. دکتر بوث می‌گوید: «حتی افرادی که سزارین کرده‌اند نیز ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند، زیرا هورمون‌های بارداری لبه لگن را گشاد می‌کنند». همچنین به همین دلیل است که فردی که به سرعت وزن کودک خود را از دست می دهد ممکن است برای چندین ماه هنوز در شلوار جین خود قرار نگیرد. اگر فکر انجام کگل به معنای واقعی کلمه شما را دچار تنبلی می‌کند، پیلاتس را امتحان کنید: دکتر بوث می‌افزاید: «تمام تمرکز بر روی هسته نیز به سفت شدن کف لگن کمک می‌کند.

 

رابطه جنسی بعد از کودک مهم است.
مشاوره فمیلیکو، مربی جنسی و مادر در نیویورک می گوید: "اگر صمیمیت فیزیکی وجود نداشته باشد، یا اگر واقعاً محدود باشد، زوج ها احساس می کنند که هم اتاقی هستند، که به ندرت چیز خوبی است. احساس قطع ارتباط می تواند منجر به رنجش شود." "با بوسیدن یا لمس کردن یکدیگر به روشی عاشقانه شروع کنید و زمانی که آماده شدید به رابطه جنسی بعد از زایمان ادامه دهید."

 

واقعیت این است که شما زمان زیادی برای صرف شام یا بیرون رفتن برای قرارهای مفصل نخواهید داشت، بنابراین رابطه جنسی می تواند چیزی باشد که به شما یادآوری می کند که در یک تیم هستید - و باز هم بیشتر از فقط مامان و بابا. همچنین، بیایید صادق باشیم، همه را در روحیه بهتری قرار می دهد.

سعی کنید رابطه جنسی هرچند کوتاه داشته باشید
دانستن این که لازم نیست یک جلسه طولانی باشد، یک واقعیت دوست داشتنی برای بزرگسالان است. لوین می‌گوید: «از شریک زندگی‌تان بخواهید هر کاری را که برای روشن شدن شما لازم است انجام دهد، و سپس شما کاری را که برای حفظ توجهتان در لحظه لازم است انجام دهید». "روی این احساس تمرکز کنید - کاری که او با شما انجام می دهد، کاری که شما با او انجام می دهید - تا حضور داشته باشید."

 

بعد از ظهرها واقعا می تواند لذت بخش باشد.
ماریان، مادر دو فرزند، از روزهای اول به یاد می آورد: «زمانی که شب ها به رختخواب می رفتم، آنقدر خسته بودم که نمی توانستم یک صفحه از کتابم را بخوانم، چه برسد به رابطه جنسی. "من متوجه شدم که شوهرم را خیلی رد می کنم، که هرگز احساس خوبی ندارد." سپس آنها متوجه شدند که آخر هفته ها در طول چرت زدن پسرشان زمان مناسبی برای رابطه جنسی است. او می‌گوید: «این فشار شب‌های ما را از بین برد و تبدیل به چیزی شد که هر دو مشتاقانه منتظرش بودیم. "و ما هنوز هم چرتمان را دوست داریم!"

 

رابطه جنسی پس از تولد ممکن است بهتر از آن چیزی باشد که فکر می کنید.
بسیاری از مردم بعد از تولد بیشتر از قبل از والدین شدن از رابطه جنسی لذت می برند. یک توضیح احتمالی: "زایمان ما را با طیف وسیعی از احساسات بیدار می کند، و در نتیجه، بدن ما، به ویژه اندام تناسلی ما، زنده تر می شود و پتانسیل لذت ما را افزایش می دهد." زایمان همچنین می‌تواند قسمت‌های داخلی ما را به جای مناسب تغییر دهد تا آنها را نسبت به تحریک حساس‌تر کند. او می‌افزاید: «بسیاری از زنان بعد از بچه‌دار شدن، احساس راحتی بیشتری با بدن‌شان و ارگاسم‌های شدیدتر دارند».

شما دوباره میل به رابطه جنسی پس از زایمان خواهید داشت.
همانطور که دوباره می خوابید و دوباره با دوستان بیرون می روید و حتی برای زایمان دوباره آماده می شوید، می خواهید دوباره رابطه جنسی داشته باشید. کریستی، مادر دو فرزندی که پس از اولین بار برای از سرگیری یک زندگی جنسی عادی با مشکل مواجه شد، می‌گوید: «به خود زمان بدهید تا به معنای واقعی کلمه بهبود پیدا کنید، اما همچنین با نقش‌های جدید خود سازگار شوید. "با یکدیگر صادق و گشاده رو باشید و به یاد داشته باشید که گاهی اوقات ممکن است حال و هوای ورود نداشته باشید، اما بعد از آن واقعاً خوشحال خواهید شد که این کار را انجام دادید!"

 

برخلاف آنچه ممکن است فکر کنید، داشتن فرزند بیشتر به معنای کاهش جنسیت نیست. درست مانند اینکه رفتن از صفر به یک کودک بزرگترین تغییر است، بازگشت به رابطه جنسی بعد از نوزاد شماره یک نیز سخت ترین است. خط پایانی: در یک نقطه مشخص متوجه می‌شوید که زندگی با بچه‌ها همیشه آشفته خواهد بود، و فقط باید کارهای خاصی را انجام دهید، مانند فریب دادن، هر جا و هر زمان که می‌توانید.

https://familico.ir/sex-kids-around/

https://www.parents.com/parenting/relationships/sex-and-marriage-after-baby/how-to-have-great-postpartum-sex/

https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/



:: بازدید از این مطلب : 367
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 19 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مریم هاشمی

رابطه جنسی با وجود کودک

رابطه جنسی و صمیمیت اغلب برای والدین جدید سخت است - زمان کمتر، خستگی، تغییرات هورمونی و نگرانی در مورد پیشگیری از بارداری می تواند آن را دشوار کند.

اگر شما و شریک زندگیتان هر دو در رابطه جنسی کمی سردرگم هستید، مشکلی نیست. اما اگر میل جنسی شما و شریک زندگیتان متفاوت است، این می تواند کمی استرس را به رابطه شما اضافه کند.

در بیشتر روابط، همه چیز به روال خود باز می گردد، اما مهم است که صبور باشید. اگر نگران این هستید که زندگی جنسی شما از مسیر درست خارج شده است، با پزشک عمومی خود صحبت کنید.

زنان: احساسات جنسی شما پس از زایمان

پس از زایمان، ممکن است احساس کنید که دیگر هرگز رابطه جنسی نخواهید داشت. اما شما بهبود خواهید یافت و علاقه شما به رابطه جنسی باز خواهد گشت. برای بسیاری از زنان، این اتفاق در عرض 1 تا 3 ماه پس از تولد نوزاد شما رخ می دهد، اما طبیعی است که بیشتر طول بکشد.

برخی از مادران در هنگام شیر دادن به نوزاد خود احساس حسی و جنسی دارند. این تا حدی به دلیل هورمون اکسی توسین است که در تخلیه شیر و همچنین تحریک جنسی نقش دارد. کاملا طبیعی است.

همچنین طبیعی است که مادران شیرده در هنگام شیردهی متوجه شوند که علاقه کمتری به رابطه جنسی دارند.

چه زمانی بعد از بچه دار شدن دوباره رابطه جنسی داشته باشیم؟

کارشناسان مشاوره فمیلیکو میگویند؛ زمان برقراری مجدد رابطه جنسی بیشتر مربوط به زمانی است که احساس آمادگی می کنید (مگر اینکه پزشک شما توصیه دیگری کرده باشد).

اگر زایمان یا بخیه های سختی داشته اید، بدن شما به زمان نیاز دارد تا بهبود یابد. بسیاری از مادران تازه وارد هنگام رابطه جنسی احساس درد یا ناراحتی می کنند، اما معمولاً با گذشت زمان بهبود می یابد. استفاده از یک روان کننده یا کرم های استروژن ممکن است رابطه جنسی را راحت تر کند. گاهی اوقات ناراحتی می تواند به دلیل اسپاسم عضلانی یا اضطراب باشد.

از سوی دیگر، برخی از مادران تازه وارد و همسرانشان متوجه می‌شوند که رابطه جنسی رضایت‌بخش‌تر است، زیرا ماهیچه‌ها پس از کشیده شدن در طول زایمان بسیار شل شده‌اند. ماهیچه ها دوباره تون می شوند - تمرینات کف لگن می تواند کمک کند.

شیردهی می تواند باعث خشکی واژن شود، اما استفاده از روان کننده می تواند به این امر کمک کند. و اگر شیر می دهید، ممکن است متوجه شوید که در حین رابطه جنسی، شیر از سینه شما نشت می کند. سعی کنید قبل از برقراری رابطه جنسی به کودک خود غذا بدهید.

بدن شما پس از بارداری و تولد ممکن است مانند قبل نباشد. ممکن است قسمت‌هایی از بدن شما نیز تغییر کرده باشد، مانند سینه‌ها، شکم یا پاها. این تغییرات می تواند بر احساس شما نسبت به خودتان، از جمله احساس سکسی بودن شما تأثیر بگذارد. اگر پذیرش تغییرات برایتان سخت است، با پزشک عمومی، پرستار سلامت کودک و خانواده یا مربی تناسب اندام صحبت کنید.

 

پیشگیری از بارداری بعد از تولد نوزاد

به عنوان والدین جدید، ممکن است هنوز برای داشتن فرزند دیگری آماده نباشید، بنابراین بهتر است قبل از شروع مجدد رابطه جنسی، به پیشگیری از بارداری فکر کنید. پزشک یا ماما معمولاً در معاینه شش هفته ای مادر و نوزاد با شما در مورد پیشگیری از بارداری صحبت می کند. اگر شما و همسرتان می خواهید قبل از آن رابطه جنسی داشته باشید، با پزشک عمومی یا ماما در مورد پیشگیری از بارداری صحبت کنید.

برخی از مادران بارور هستند یا حتی قبل از پریود شدن شروع به تخمک گذاری کرده اند. این امر شانس باردار شدن آنها را در صورت داشتن رابطه جنسی بدون استفاده از روش های پیشگیری از بارداری افزایش می دهد.

شاید به شما گفته شده باشد که شیردهی احتمال بارداری شما را کاهش می دهد. این ممکن است گاهی اوقات اتفاق بیفتد اگر یک مادر جدید:

روز و شب منحصراً با شیر مادر تغذیه می شود

به کودک خود غذا یا نوشیدنی دیگری نمی دهد (فقط شیر مادر)

نوزادی زیر شش ماه دارد

از زمان زایمان پریود نشده است

اما به خاطر داشته باشید که هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر بدون استفاده از روش های پیشگیری از بارداری رابطه جنسی داشته باشید، ممکن است همچنان باردار شوید.

ایده خوبی است که با پزشک عمومی، پرستار سلامت کودک و خانواده یا کلینیک تنظیم خانواده در مورد گزینه های پیشگیری از بارداری خود صحبت کنید. برخی از انواع پیشگیری از بارداری برای مادران شیرده مناسب نیستند.

 رابطه زناشویی بعد از بچه دار شدن

معمولا زوجین می‌توانند قبل از بچه‌دار شدن، هر زمانی که دلشان بخواهد با یکدیگر رابطه زناشویی داشته باشند. اما بعد از بچه‌دار شدن، رابطه زناشویی با وجود فرزند به آسانی قبل نیست و ممکن است گاهی اوقات با مخاطره و اضطراب همراه باشد. بنابراین بعد از بچه دار شدن فرزند شما چه در مرحله نوزادی باشد و یا چه در مرحله خردسالی، لازم است باید و نبایدهایی را در زمان معاشقه جنسی رعایت کنید که ما در ادامه به آن ها اشاره می‌کنیم.

بیشتر والدین با فرض اینکه نوزاد متوجه چیزی نمی‎شود با یکدیگر رابطه جنسی برقرار می‌کنند. در حالی که این تصور کاملا اشتباه است. نوزاد ممکن است متوجه اطرافش نشود اما به خوبی تصاویر را در ذهن خود ثبت کرده و به خاطر می‌سپارد. به همین دلیل خیلی از افراد معتقدند که نوزاد حتی نباید صدای نفس های رابطه جنسی را بشنود. بنابراین برای داشتن رابطه جنسی در حضور نوزاد به نکات زیر توجه کنید:

  • بهتر است در چنین موقعیت هایی، نوزاد خود را به یکی از نزدیکان و یا پرستار بسپارید و با خیالی آسوده به معاشقه بپردازید.
  • اگر نمی‌توانید نوزاد خود را به کسی بسپارید، شروع رابطه جنسی در حضور نوزاد را به وقتی که او خواب است، موکول کنید.
  • اگر مجبور به رابطه زناشویی در جایی که کودک خواب است، هستید؛ رابطه خود را با احتیاط و سر و صدای کمتری انجام دهید.

 رابطه جنسی با داشتن کودک خردسال 

فرزند شما بعد از یک سالگی به خوبی متوجه اتفاقات محیط اطرافش می‌شود. کودکان حافظه خوبی دارند و هر تصویری را که‌ می‌بینند در ذهن خود ثبت و ضبط می‌کنند. اگر کودکتان شما را در حین رابطه جنسی ببیند، این موضوع را خشونت پدر علیه مادر می‌داند و تصور منفی نسبت به پدر خود پیدا می‌کند. بنابراین داشتن رابطه جنسی در حضور کودک بیدار و یا خواب، یک خیانت محسوب می‌شود. چرا که ممکن است غریزه جنسی خیلی زودتر در آن ها بیدار شود. 

منبع:

https://familico.ir/sex-kids-around/

https://raisingchildren.net.au/grown-ups/looking-after-yourself/your-relationship/sex-intimacy-after-baby

 https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/

 


:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 19 آذر 1400 | نظرات ()