نوشته شده توسط : مریم هاشمی
عشق دو طرفه یعنی هر دو طرف بیدریغ به یکدیگر عشق بورزند. عشق دو طرفه یعنی هرکدام دیگری را مانند وجود خود دوست بدارد. لذت عشق دو طرفه در توصیف نمیگنجد. این دوستان زودتر به تفاهم میرسند. منافع مشترک دارند. اصلا منافعی را در نظر میگیرند که به نفع طرف مقابل هم باشد. با سلایق و علایق معشوقشان آشنا هستند. حساسیتهای روحی هم را میشناسند. ترجیح میدهند از برخی خواسته های خود صرف نظر کنند تا زوجشان خوشحال تر باشد. اما این عشق زیبا آفت هایی هم دارد. رسیدن به دوست خوب و عاشق مهم است اما نگهداری از این عشق مهمتر. این رابطه همانقدر که عمیق است به همان اندازه نیز نگهداری از آن سخت است. چون روح و روان عاشق حساس و دلش نازک است. کوچکترین آسیب بر روی این ظرف بلور چنان اثری میگذارد که ممکن است تا آخر عمر فراموش نشود. چه کنیم تا از این موهبت تا آخر عمر بهره ببریم؟ چطور میتوانیم از این رابطه محافظت کنیم؟ اول اینکه شک و تردید به دل راه ندهیم. به محبتهای او اعتماد داشته باشیم. حساس نباشیم. یادمان باشد ما مالک او نیستیم. روحش را آرام و آزاد بگذاریم تا بتواند به راحتی دوستمان بدارد. کسانی را که او دوست دارد ماهم دوست بداریم. به علایقش احترام بگذاریم. برای اعتقاداتش احترام قائل شویم حتی اگر با آنها مخالفیم. اگر در مورد مسئله ای تردید داریم حتما با یک نفر بیطرف مشاوره نماییم. کسی که نسبت به موضوع اشراف کامل دارد. روانشناسی عشق در حفظ آن به ما کمک میکند. مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه آرزوی عشقی دائم و دوطرفه برای شما دارد. علائم عشق دو طرفهعلائم عشق دو طرفه واضح و روشن است.
علائم عشق دو طرفه در رفتار و پندار هرکسی مشخص است. از دیگر علائم عشق دو طرفه این است که حتی به شوخی به هم طعنه نمی زنند و به ضرر هم راضی نیستند. چگونگی عشق دو طرفهچگونگی عشق دو طرفه به این ترتیب است: وقتی دو نفر همدیگر را برای اولین بار میبینند در روح و روان آنها تغییر محسوسی بوجود می آید. قلبشان به تپش می افتد. نگاهشان برای چند لحظه به هم گره میخورد. این نگاه کمی طولانی تر از معمول میشود. پس از آن هردو به نوعی میخواهند ارتباط کلامی برقرار کنند. یا برخی با رفتارهای خاص او را متوجه علاقه خود میکنند. مثلا با دنبال کردن نگاه. دور وبر او چرخیدن. مادام در کنار او بودن و شرم داشتن در برخی مواقع. چگونگی عشق دو طرفه در طرز نگاه، طرز صحبت و رفتار کاملا مشخص میشود. اگر دو نفر عاشق هم باشند و شما آنها را ببینید در دقایق اول متوجه خواهید شد. برخی اوقات نیز متاسفانه عشق دو طرفه واقعی نیست. این ابراز و تظاهر به عشق برای بدست آوردن موقعیت خاص یا برای مسائل مادی است. شاید طرف مقابل تا آخر عمر هم متوجه نشود. چون اینگونه افراد با برنامه ریزی و مهارت به طرف مقابل نزدیک میشوند. اینگونه افراد طعمه خود را از میان افرادی که نقطه ضعف خاصی دارند یا خیلی ساده دل هستند انتخاب میکنند. حال که صحبت از طعمه شد، بهتر است مواردی را یادآوری کنیم. برخی جوانان در دنیای مجازی برای کسانی که چاق و مسن هستند دانه میریزند. چون از روی پروفایل ها و عکسهایشان متوجه موقعیت آنها میشوند. مانند اقامت در کشورهای خارجی، ثروتمند بودن و غیره.. با تعریف و تمجید و زبانی شیرین روح و احساسات آنها را به بازی گرفته و سواستفاده میکنند. متاسفانه این رابطه دوام زیادی ندارد. چون بارسیدن به موقعیت یا خواسته هایشان او را رها میکنند. ساخت عشق دو طرفهساخت عشق دو طرفه را از چند جنبه بررسی میکنیم. اگر عشق شما یک طرفه است: یا طرف مقابل شما را میتواند بپذیرد یا اصلا نمیخواهد بپذیرد. یا با شما کفو و همسطح است یا از یک یا چند جنبه با شما کفو نیست. اگر طرف مقابل شما را تا حدی میپذیرد ممکن است شما بتوانید او را عاشق خود کنید. با ابراز عشق، محبت بی شائبه و جلب احترام و اعتماد او. اگر اصلا نمیخواهد شما را بپذیرد بررسی کنید و دلیل آن را بیابید. اگر این دلیل قابل تغییر بود سعی خود را بکنید. اما اگر قابل تغییر نیست سعی شما بیهوده است. در بحث ساخت عشق دو طرفه اگر با شما کفو و همسطح است جای امیدی هست. اگر کفو و همسطح نیست حال از نظر زیبایی، سن و سال، اقتصادی و اجتماعی، عاشق کردن او ممکن است ناامید کننده باشد. در عشقهای یکطرفه معمولا کسی که عاشق است باید مهارت بسیار زیادی داشته باشد. این رابطه معمولا به فدا شدن عاشق می انجامد. بطور کلی وقتی میتوان یک عشق دو طرفه دلپذیر داشت که در نگاه اول هر دو برای هم دلپسند واقع شوند. در غیر این صورت عاشق کردن شخص دوم تلاش و از خود گذشتگی فراوان میخواهد. دیده شده کسی خواسته طرف مقابلش را عاشق کند وقتی به نتیجه نسبتا مطلوبی رسیده با خستگی مواجه شده است. متوجه شده است تلاشش در مقابل به دست آوردن دل او لذتی را که میخواسته به او نمیبخشد. نتیجه هدر دادن احساسات، وقت و شعور است. عشق دو طرفه حقیقیعشق دو طرفه حقیقی به این معنا نیست که چشم بسته عاشق شویم. اگر قلبمان برای کسی تپید با تدبیر به او نزدیک شویم. طرف مقابلمان را بسنجیم. آیا او مناسب ما هست؟ آیا میتوانیم در کنار او یک عشق دو طرفه حقیقی داشته باشیم؟ یا در کنار او بودن، جز خاطره یک شکست تلخ چیزی برایمان نخواهد داشت؟ بیاندیشیم و خود را بیجهت نیازاریم. برای کسی ارزش عاشق شدن قائل شویم که او هم به سوی ما تمایل داشته باشد. احساسات وقتی زیبا هستند که همراه با شعور به کار گرفته شوند. عشق حقیقی که از جانب دو طرف باشد مانند سواری گرفتن از اسبی است که یورتمه میرود. آرام و دلنشین که سواره، نگران افتادن از روی اسب نیست. راه رسیدن به عشق دو طرفهراه رسیدن به عشق دو طرفه بهره گیری از علم روانشناسی و مهارت های زندگی است. بهره گیری از عقل و هوش. راه رسیدن به عشق دو طرفه احساس میخواهد و یک قلب پاک و بی آلایش. قلبی که برای کسی میتپد که لااقل او را دوست بدارد. این راه برای کسی هموار تر است که به خود احترام بگذارد. از خود یک موجود بی تدبیر نسازد که ذهن و شعور خود را زیر سوال ببرد. با به دست آوردن موفقیتهای زیاد طرف مقابل را شیفته خود کند نه با التماس و اشک و آه. آدم ضعیف و بی تدبیر را کسی لایق عاشق شدن نمیداند. کسی که برای غرور و شخصیت خود احترام قائل میشود ناخوداگاه احترام دیگران را نیز برمی انگیزد. خودمان را دوست بداریم تا بهتر دوست داشته شویم. خودمان را، اعتقادمان را و علایقمان را. برده عشق نباشیم، عشق را بنده کنیم و از زیبایی هایش لذت ببریم. سوالات متداولآیا در عشق های دو طرفه تا آخر عمر رفتار رمانتیک باقی میماند؟ خیر شاید آن شور و هیجان و بیان احساسات در روزمرگی ها کمرنگ شوداما دوست داشتن قلبی معمولا باقی می ماند مگر از یکی از آنها رفتاری سر بزند که باعث سردی شود ولی باز هم ته مانده عشق کار خود را میکند. آیا عشقهای دو طرفه نیز منجر به جدایی میشود؟ بله چون توقعات معمولا در اینگونه موارد بیشتر میشود. احساس مالکیت پدید می آید و این حس باعث دست و پا گیر شدن میشود و ممکن است به جدایی ختم شود. کدام عشق پایه های مستحکم تری دارد؟ عشق غرق شدن در دریا و دوست داشتن شنا کردن در دریاست. دوست داشتن منطقی و عقلانی که براساس شناخت متقابل پدید می آید ماندگارتر و همیشگی تر است تا عشق های هیجانی. خدمات تلفنی و آنلاین مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژههدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید . در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره خانواده به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد. :: بازدید از این مطلب : 346 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
متأسفانه، تأثیرات پورنوگرافی بیشتر از آنچه تصور می کنیم بر نوجوانان ما تأثیر منفی می گذارد. اما این امید برای والدینی وجود دارد که به نوجوانان خود کمک کنند تا بر اعتیاد به پورنوگرافی غلبه کنند. پورن جذاب است ما این را درک می کنیم، به خصوص برای نوجوانان، ما به عنوان والدین باید پاسخ ها درمان اعتیاد به پورنوگرافی را بدانیم. بارها و بارها، دختران و پسران طعمه ارضای فوری تخیلات جنسی و اثرات منفی اعتیاد به پورن می شوند. به عنوان یک مشاوره خانوداه نمی‌توانم تعداد دفعاتی را که هم دختران و هم پسرها گفته‌اند که بچه‌ها را در مدرسه در حال تماشای فیلم‌های مستهجن میبینند، به شما بگویم. دختر نوجوان در ابتدا به‌طور تصادفی از طریق پیام‌های جنسی، کلاس آموزشی، یک رمان فانتزی (تصاویر کلمات) یا چت‌های جنسی با پسران ، در معرض دیدن بدن برهنه مرد قرار گرفتند. اغلب این مواجهه اولیه منجر به میل به دیدن چیزهای بیشتر، از جمله انواع تخیلات جنسی می شود. امروزه متاسفانه در کلینیک روانشناسی، هر دو جنس دختر و پسر به طور فراگیر در مورد رابطه جنسی دهانی صحبت می کردند. این همه اطلاعات را از کجا آورده اند؟ چرا آنها به ورزش، موسیقی و نمرات فکر نمی کنند؟ مشکلات اعتیاد به پورن مشکل اینجاست که قرار گرفتن در معرض اطلاعات جنسی باعث می شود که پسران و دختران به دیدن فیلم های پورن تمایل پیدا کند. اثرات اعتیاد به پورن آنها را در مسیری به سوی عشق تحریف شده و بی احترامی به دیگران قرار می دهد. متاسفانه پورنوگرافی، اعتیاد به پورن و صحبت های جنسی به یک امر عادی تبدیل می شود. مغز به ما کمک می کند تا آنچه را که از طریق حواس پنج گانه خود دریافت می کنیم، درک کنیم. به آنچه می بینیم، می خوانیم یا می شنویم پاسخ دهیم. پس از تماشای فیلم های مستهجن، ایده رابطه جنسی به ذهن می یاد نه ارتباط.
اثرات اعتیاد به پورن قدرتمند و فراگیر است پورنوگرافی قدرتمند است و میل به چیزهای بیشتر را ایجاد می کند. بسیار فراگیرتر از آن چیزی است که فکر می کنید. به طور کلی، افزایش رسانه‌های اجتماعی و فناوری، مشکلی را برای پسران و دختران ایجاد کرده است که طعمه تأثیرات اعتیاد به پورنو شوند. این آمار را در نظر بگیرید: تقریباً 11000 «فیلم بزرگسالان» سالانه اکران می شود. درآمد صنعت پورن 2.84 میلیارد دلار در سال است. از طریق اینترنت - به طور کلی درآمد صنعت فیلم مستهجن بین 57 تا 100 میلیارد دلار در سال تخمین زده می شود. "سکس" بیشترین جستجو برای عبارت در اینترنت است 87 درصد از دانشجویان دانشگاه می گویند که از طریق وب کم یا تلفن رابطه جنسی داشته اند. چرا صنعت پورن بچه های جوان می خواهد؟ صنعت پورنوگرافی یک تجارت عظیم است. همانطور که در مورد هر کسب و کاری وجود دارد، آنها می خواهند گسترش پیدا کنند. صنعت پورن میداند که اثرات اعتیاد به پورن، به‌ویژه برای نوجوانان مضر است. در نوجوانی، مغز به راحتی با پاداش های درک شده تحریک می شود. مسیر پاداش در مغز - ناحیه تگمنتال شکمی، هسته اکومبنس و قشر پیش پیشانی - در حساس ترین حالت خود قرار دارد. هنگامی که مغز تحریک می شود، دوپامین را در آن مسیر آزاد می کند. این یک اثر آبشاری از حافظه و انگیزه ایجاد می کند. مغز بیشتر و بیشتر می خواهد. و برای اعتیاد، تکانشگری و تازگی آماده است. خود دوپامین بد نیست. می تواند چیز بسیار خوبی باشد. در واقع، دوپامین به انگیزه، لذت و مدیریت خلق و خوی کمک می کند. با این حال، هنگامی که دوپامین در نتیجه پورنوگرافی آزاد می شود، مضر است. این باعث می شود که مغز بیش از هر چیز روی پورنوگرافی متمرکز شود. اثرات اعتیاد به پورن: وقتی بچه ها نگاه می کنند! اولین باری که کسی به پورنوگرافی نگاه می کند، مغز آن تجربه را ذخیره می کند. در همین حال، دوپامین پیامی مقاومت ناپذیر به نواحی مغزی که برخورد می کند ارسال می کند: "دوباره این کار را انجام بده!" با دسترسی مکرر، تقاضا رشد می کند. متأسفانه، هرزه‌نگاری بیشتر و بیشتری برای ایجاد همان تأثیر نیاز است. هنگامی که یک نوجوان هجوم دوپامین ناشی از پورن را تجربه می کند: بر تمایل به تکرار هر چیزی که باعث تحریک لذت شده است تمرکز می کند صرفاً به خاطر تماشای فیلم های پورن یا تجربه دوباره یک فانتزی جنسی، هجوم دوپامین را تجربه می کند. بیشتر به مشاهده پورن اهمیت می دهد تا عواقب تعامل با پورن ذهنیت مصرف کننده را توسعه می دهد - افراد دیگر به جای افرادی با ارزش تبدیل به اشیا برای مصرف می شوند متاسفانه دیدن پورنوگرافی میل فوری برای پورنوگرافی جای سرمایه گذاری در یک رابطه عاشقانه را می گیرد برای یک مغز معتاد به دیدن فیلم سکسی، اعتیاد به پورن به اندازه غذا و آب به یک نیاز اساسی تبدیل می شود. تاثیر اعتیاد به پورن بر روابط سالم بخش دیگری از مغز نیز تحت تأثیر پورنوگرافی قرار می گیرد - نورون های آینه ای که احساسات لازم برای روابط سالم را تسهیل می کنند، به عنوان مثال، همدلی. وقتی یک نوجوان فیلمی با درجه R پر از برهنگی و محتوای جنسی خشونت آمیز ببیند. باید توجه کنید که بیشتر بزرگسالان برای مقابله با این نوع تحریکات مجهز نیستند، چه رسد به مغز در حال رشد یک نوجوان. بسیاری از دختران و پسران این فیلم خاص را تماشا کرده‌اند، آنها از آن به عنوان یک فیلم اکشن عالی یاد میکنند و ادعا میکنند که «سکس» روی او تأثیری نداشته است. این دیوانگی نیست! ذهن ما برای پاسخگویی به رابطه جنسی طراحی شده است. مانند بسیاری از افراد، نوجوانان نیز سعی دارند خود را متقاعد کنند که محتوای جنسی در رسانه ها چیز مهمی نیست. دختران به همان فیلم کمی متفاوت پاسخ خواهند داد. آنها ممکن است خود را متقاعد کنند که دنبال کردن با اشتیاق جنسی ایده آل است. در اینجا دلیل خطرناک بودن محتوای دارای رابطه جنسی چیست؟ مشاوران مرکز روانشناسی آویژه می گویند مغز ما بین تعاملات زنده با فیلم ها تفاوتی قائل نمی شود. در مدت زمانی که برای تماشای یک فیلم یا انجام یک بازی ویدیویی نیاز است، نوجوانان در درون خود رفتارهای آزاردهنده روی صفحه نمایش را تجربه، تمرین و تقلید می کنند. اغلب، نتیجه دو حالت افراطی دارد. اولین مورد این است که آنچه را که می بینید عمل کنید. دیگری حساسیت زدایی است که باعث می شود نوجوانان ما قادر به احساس چیزی نباشند. بیشتر بخوانید: اهمیت مشاوره نوجوان مشاوره نوجوان بطور کل مبحثی مه نتیج تحقیقات در مورد اثرات اعتیاد به پورن در نوجوانان این تحقیق بیان میکند که وقتی نوجوانان پورنوگرافی را مشاهده میکنند،: باورها و ارزش های جنسی غیر واقعی تمرکز یا وسواس بیش از حد روی رابطه جنسی رفتارهای پرخاشگرانه جنسی علاقه بیش ازحد به داشتن رابطه جنسی بی بند و باری رفتارهای سهل گیرانه جنسی سوالاتی در مورد بدن خودشان مشکلات رفتاری احساسات افسردگی مشکلات ارتباط با دیگران، از جمله والدین آنها سوالاتی در مورد عملکرد جنسی آنها دختران و پسران تمایل دارند محتوای یکسانی را از دریچه‌ای متفاوت ببینند. دختران تمایل دارند به طور منحصر به فردی به سمت فانتزی صریح پنهان در پشت تصاویر جنسی کشیده شوند. فانتزی رابطه را تحت الشعاع قرار می دهد. دختران به دنبال بدن های کاملاً تراشیده شده هستند که با آنچه روی صفحه می بینند مطابقت داشته باشد. پسرها تمایل دارند به سمت تصاویر، هیجان، اخبار و محتوای ویدیویی کشیده شوند. سپس، آنها از یک دختر می خواهند که لباس بپوشد و مانند شخصیت هایی که روی صفحه می بینند رفتار کند. منبع: مرکز مشاوره خانواده روانشناسی آویژه :: بازدید از این مطلب : 28 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
خیانت دردی است که بیش از حد معمول درد در بین خانواده ها ایجام می کند. اگر با همسری خیانتکار سر و کار دارید یا اعتراف می کنید که همسری خیانتکار هستید، هنوز امیدی برای ترمیم در ازدواج شما وجود دارد. هیچ چیز ساده ای در مورد خیانت وجود ندارد، هرچه هست دلخراش است. خیانت جایی است که هرگز فکر نمی کردید خود را در آن پیدا کنید، یا هرگز تصور نمی کردید که این زوج خودشان را در این مشکل پیدا کنند. خیانت، دردی است که هیچ زوجی قصد سهیم شدن آن را ندارد. طبق تحقیقات انجام شده توسط مرکز روانشناسی آویژه، تقریباً 30 تا 60 درصد از افراد متاهل در جامعه ما در مقطعی از ازدواج خود به خیانت می پردازند. در عصر حاضر، استرس مالی، مسائل مربوط به والدین، اختلاف نظر بر سر تعادل کار و خانه، وسوسه های رسانه های اجتماعی، پورنوگرافی و مجموعه ای از مسائل دیگر، همگی این پتانسیل را دارند که یک زوج را به سمت خیانت سوق دهند. بیشتر بخوانید: مشاوره خیانت همسر کمکی میکند؟ کیس خیانت زناشوییامیر بازیکن فوتبال بود و الهام زن زیبایی بود که او در سراسر دوران دانشجویی با او قرار می گذاشت. مدت کوتاهی پس از فارغ التحصیلی، آنها ازدواج کردند و امیر شروع به دنبال کردن رویای خود برای تحصیل در دانشکده پزشکی کرد. آنها به زودی دو نوزاد به خانواده خود اضافه کردند و زندگی پر از نشاط به نظر می رسید. وقتی امیر آخرین مرحله دانشکده پزشکی را تکمیل کرد، همه چیز فوق العاده بود. اما وقتی امیر متوجه شد که امتحان پایانی را پاس نکرده است و نمی تواند بدون آن شود همه چیز شروع به فروپاشی کرد. الهام به حمایت از او ادامه داد. او حتی در حالی که امیر سفر می کرد،کانون خانوداده را زنده نگه داشت. فاصله بین امیر و الهام نه تنها از نظر فیزیکی، بلکه از نظر احساسی قابل درک بود، زیرا هر دو چیزهای خوب را فقط جداگانه دنبال می کردند. الهام متوجه رفتار غیرعادی امیر شد. او برای «مطالعه» سفرهای بیشتری داشت و در ساعات عجیب شب با تلفن خصوصی تماس مشکوک می گرفت. بزرگترین ترس الهام زمانی به حقیقت پیوست که متوجه شد که الهام با یک دانشجوی زن جوان پزشکی آشنا شده است که در حال تحصیل برای قبولی در همان امتحان است. در ابتدا این یک ماجرای جدی نبود، اما به سرعت تبدیل به یک بحران شد. الهام نمی‌دانست چه کار دیگری بکند جز اینکه از خدا و کمک بخواهد. او برای نجات ازدواجش می‌جنگید. کشف و تعریف خیانتکشف یک رابطه خیانتکارانه می تواند باعث درد عاطفی عمیق و شدیدی شود. احساس خیانت، از دست دادن اعتماد و نیش فریب خوردن می تواند بسیار زیاد باشد. به طور معمول این باعث ایجاد احساسات عمیق هم در شریک قربانی خیانت و هم در همسر درگیر در این رابطه خیانتکارانه می شود. خیانت توسط متخصصان مشاوره خیانت " یک رابطه عاشقانه یا جنسی با شخصی غیر از شوهر یا همسرش" تعریف شده است. خیانت همچنین می تواند شامل یک ارتباط عاطفی بدون رابطه جنسی فیزیکی باشد. اغلب گزارش شده است که خیانت احساس شده در رابطه عاطفی می تواند به همان شدتی باشد که در رابطه جنسی احساس می شود. در هر صورت، اعتماد شکسته می شود و تأثیر عاطفی این رابطه ویرانگر است. در طول کشف هر رابطه خارج از ازدواج، سوالات زیادی در مورد رنگ واقعی رابطه زناشویی مطرح می شود. به طور معمول، همسر خیانتکار با اعتماد به نفس پایین، اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد مخدر یا حتی اعتیاد جنسی دست و پنجه نرم می کند. علاوه بر این، مسائل زناشویی که ممکن است سال‌ها در حال شکل‌گیری باشد، اغلب آشکار میشوند. معمولاً اینها ناگفته هایی هستند که به طور فزاینده ای باعث قطع ارتباط، سکوت و جدایی تدریجی دل ها بین همسران شده است. اما این رابطه پاسخی به هیچ یک از نگرانی های رابطه زناشویی نخواهد بود. یک رابطه اغلب از یک خیال و توهم زاده می شود که در آن فرد به دنبال فرار از واقعیت مشکلات فردی یا زناشویی است. فرد از خیانت اغلب به عنوان یک راه حل موقت برای چالش های زندگی واقعی استفاده می کند. تشویق و بهبودی زخم های خیانتاگر شما نیز مانند امیر و الهام ، در ازدواج خود رابطه نامشروعی را تجربه کرده‌اید، برای نجات ازدواج خود این کارها را انجام دهید. اول، هیچ تصمیم سریعی در مورد پایان دادن به ازدواج خود نگیرید. وقت خود را صرف کنید و سخت کار کنید تا بفهمید چه چیزی پشت این ماجرا بوده است. در این مدت، باید به یکدیگر فضایی بدهید - احتمالاً یک جدایی موقت. به دلیل احساسات عمیق مرتبط با خیانت و اندوه که اغلب به دنبال کشف یک رابطه است، فضای مورد نیاز واقعا در تصمیم گیری درست کمک می کند. این ممکن است برای هر زوج متفاوت به نظر برسد، بنابراین ما در مرکز مشاوره روانشناسی آویژه شما را تشویق می کنیم که این کار را تحت راهنمایی یک مشاور، دوست مورد اعتماد انجام دهید. بیشتر بخوانید: مشاوره نوجوان ، اهمیت و ضرورت آن بهبودی برای افراد متخلف چقدر طول می کشد؟اگر اخیراً متوجه شده اید که همسرتان خیانت کرده است، ممکن است تحت تأثیر خیانتی که تجربه می کنید غرق شوید. این احساسات می تواند از ویرانی کامل تا غم و اندوه شدید باشد. اگر خودتان را در شرایطی مانند الهام می‌بینید، با بچه‌های کوچک برای نگهداری و کارهای خانه بدانید که الهام می گفت: «بعضی روزها بیرون آمدن از رختخواب سخت بود.» چالش اصلی در تلاش برای مدیریت احساسات شما خواهد بود. برای عملکرد در این مرحله دلخراش از زندگی خانوادگی، مراقبت از خود ضروری است. شما باید به نیازهای اساسی خود برای غذا، خواب، ورزش و مدیریت استرس سالم توجه کنید. اگرچه ممکن است در ابتدا غیرواقعی به نظر برسد، اما هرچه بیشتر بتوانید برای برآوردن این نیازهای اساسی در میان آشفتگی عاطفی انجام دهید، سالم تر خواهید بود. همانطور که در این مسیر دشوار قدم می گذارید، احتمالاً سوالات زیادی در مورد جزئیات رابطه خیانت آمیز، ارزش خودتان، شخصیت واقعی همسرتان و کارهایی که برای کمک به این موقعیت انجام داده اید، خواهید داشت. به خود اجازه دهید تا از همسرتان در مورد رابطه یا رابطه زناشویی تان سؤال بپرسید و در هنگام پاسخ دادن، از او صداقت و شفافیت کامل درخواست کنید. همانطور که ارزشهای رابطه خود را زیر سوال می برید - (اضطرابی که اغلب پس از فریب خوردن ایجاد می شود) از او بخواهید که با قلب مجروح شما در مورد آنچه که وقتی به شما نگاه می کند می بیند و حقیقت در مورد شما چیست صحبت کند. به یاد داشته باشید که خدا تنها منبع حقیقت است که کاملاً قابل اعتماد و همیشه در دسترس است. در این مدت باید به دنبال حمایت خانواده و دوستان باشید.این دروغ است که هیچ کس دیگری این خیانت را تجربه نکرده است، منزوی و تنها نمانید. تسلیم دروغ ها نشوید! از دوستان خداپسندی که مایلند در کنار شما باشند تا به ازدواجتان کمک کنند، حمایت کنید. فقط با دوستان همجنس خود مشورت کنید تا از وسوسه نشوید. روی قلبتان تمرکز کنید اگرچه ممکن است زمان ببرد، اما این تمرکز شامل بخشش همسرتان می شود. اول از همه، این به این معنا نیست که فراموش کنید چه اتفاقی برای شما افتاده است یا همسرتان چه کاری را ممکن است انجام دهد. به عبارت ساده، بخشش چیزی است که شما انتخاب می کنید زیرا برای قلب شما مفید است. شروع به درک آنچه انجام دادید بکنید تا به وضعیت ازدواج خود کمک کنید. اگرچه شما مسئول اعمال یا انتخاب های همسرتان نیستید، اما کشف اینکه چه تغییراتی می توانید برای کمک به بهبود رابطه زناشویی ایجاد کنید می تواند مفید باشد. منبع: مرکز مشاوره روانشناسی و خانواده آویژه :: بازدید از این مطلب : 317 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
برای درک بهتر مشکل خودآزاری در نوجوانان، والدین، معلمان و دیگران باید اشکال مختلف خودآزاری را درک کنند. بزرگترین دسته خودآزاری در نوجوانان بریدن است. نوجوانان خود را با تیغ، چاقو، خرده شیشه یا سایر اشیاء تیز می برند. متداول ترین شکل بعدی خودآزاری در نوجوانان، سوزاندن است. سایر رفتارهای کمتر متداول خودآزاری در نوجوانان به شدت به خود آسیب می رسانند. چرا نوجوانان به خود آسیب می زنند؟بیشتر نوجوانانی که به خود آسیب می زنند آسیب های خود را پنهان می کنند. آنها شانه‌ها، مچ پا، شکم یا ران‌های خود را می‌برند یا می‌سوزانند، قسمت‌هایی که اغلب با لباس پوشانده میشود. این به این دلیل است که اکثر نوجوانان وقتی به خود آسیب می زنند متاسفانه به دنبال توجه نیستند. در عوض، عمل خودآزاری نوجوان آنها را از ناراحتی عاطفی رهایی می بخشد. آنها این کار را برای اینکه احساس بهتری داشته باشند، انجام می دهند، نه برای اینکه به والدین و دوستان خود نشان دهند که به کمک نیاز دارند. مطالعات نشان داده است که نوجوانانی که به خود صدمه می زنند بسیار هیجانی هستند. آنها افراد حساسی هستند که اغلب نسبت به همسالان خود چیزها را شدیدتر احساس می کنند و اغلب بسیار از خود انتقاد می کنند. این ویژگی‌ها لزوماً نوجوانانی را که درگیر خودآزاری هستند از کسانی که این کار را نمی‌کنند متمایز نمیکند. در عوض، کسانی که به خود آسیب می رسانند ممکن است مهارت های لازم برای کنترل احساسات خود را در ارتباط با درجه بالای انتقاد از خود نداشته باشند. بیشتر نوجوانانی که به خودآزاری می پردازند، دارای درجه بالایی از انتقاد از خود و نفرت از خود هستند. برای آنها، بریدن بدن خود معمولاً باعث ایجاد حس آرامش می شود. برعکس، گزارش شده است که اگر نوجوانی از درون احساس بی‌حسی یا خالی بودن کند، ممکن است از خودآزاری برای ایجاد احساسات و احساس چیزی استفاده کند. کنترل احساسات دلیلی برای خود آزاری و خودزنی در نوجوانانبررسی ها و مشاهدات مشاوره نوجوان آویژه نیز نشان داده است که درصد کمی از نوجوانان از خودآزاری برای اجتناب یا ایجاد انحراف از احساسات و مشکلات خود استفاده می کنند. بسیاری از نوجوانان نیز از خودآزاری برای تنبیه خود استفاده می کنند زیرا احساس می کنند لیاقت زندگی، نفس کشیدن یا اشغال فضا را ندارند. آنها ممکن است در شرایط عاطفی شدید خود را بریده و یا به شکل دیگری آسیب برسانند. سایر نوجوانان ممکن است از خودآزاری به عنوان نوعی ارتباط استفاده کنند. آنها ممکن است احساس کنند که احساساتشان در زمان کوتاهی جدی‌تر از زمانی که میخواهند درد خود را با کلمات بیان کنند، جدی‌تر گرفته میشود. کلمات ممکن است نادیده گرفته شوند، اما خودآزاری باعث واکنش می شود. همچنین گروه کوچکی از نوجوانان وجود دارند که نمی توانند زندگی خود را تحمل کنند، به خودکشی فکر می کنند و سپس متوجه می شوند که مجبور نیستند خود را بکشند. بریدن خود باعث می شود احساس بهتری داشته باشند. نشانه های خود آزاری در نوجوانانبه دلیل دلایل پشت رفتارهی خود آزاری و این واقعیت که نوجوانان گاهی اوقات آسیب های خود را پنهان می کنند، تعجب آور نیست که معلمان و والدین اغلب نمی دانند که خودآزاری در حال وقوع است. با این حال، علائمی وجود دارد که بزرگسالان می توانند آنها را ببینند. به عنوان مثال، پدر و مادری را در نظر بگیرید که بریدگی های مکرری روی نوجوان خود می بیند. وقتی در مورد بریدگی ها می پرسند، بهانه هایی مانند «گربه این کار را کرد» یا «خودم را خاراندم» می شنوند. این می تواند نشان دهنده این باشد که نوجوان شما آسیب به خود را پنهان می کند. به طور مشابه، اگر نوجوانی در ماه های گرم سال اصرار به پوشیدن آستین بلند داشته باشد، ممکن است نشانه ای از پنهان کردن بریدگی، سوختگی یا کبودی در نوجوان باشد. بیش از حد واکنش نشان ندهیداگر والدین یا معلمی معتقدند که نوجوانی درگیر خودآزاری است، نباید بیش از حد واکنش نشان دهند. یک رویکرد باز و بدون قضاوت و تأیید احساسات نوجوان می تواند به گفتگوی باز و سازنده در مورد مشکل منجر شود. بزرگسالان همچنین می توانند حالات روحی فرزندان خود را کنترل کنند. سناریویی را در نظر بگیرید که در آن یک نوجوان با روحیه بد به خانه می آید. او برای مدت کوتاهی خود را در اتاقش حبس می کند و سپس با ذهنیت بسیار بهتری ظاهر می شود. این می تواند نشانه ای باشد که نوجوان درگیر خودآزاری است، به خصوص اگر کودک مستعد نمایش عاطفی باشد. در برخی موارد، والدین ممکن است سرنخ‌های فیزیکی آسیب‌رسانی به خود را پیدا کنند، مانند بافت‌های خونی در سطل زباله. ممکن است عجیب به نظر برسد که یک نوجوان چنین سرنخ هایی را پشت سر بگذارد، با توجه به اینکه بیشتر نوجوانانی که به خود آسیب می زنند سعی می کنند رفتار خود را پنهان کنند. با این حال، بسیاری از نوجوانان همیشه ظرفیت فکر کردن به مسائل را ندارند و برخی به سادگی شلخته و بی نظم هستند. برای این نوجوانان، جا گذاشتن بافت های خونی به این معنی نیست که آنها نشانه ای می فرستند یا می خواهند گرفتار شوند. کمک به نوجوانانی که به خود آسیب می زنند.دریافت سرنخ ها و سیگنال ها می تواند منجر به تشخیص آسیب به خود شود. قدم بعدی کمک گرفتن است. اگر والدین یا معلمی معتقدند که نوجوانی درگیر خودآزاری است، نباید بیش از حد واکنش نشان دهند. یک رویکرد باز و بدون قضاوت و تأیید احساسات نوجوان می تواند به گفتگوی باز و سازنده در مورد مشکل منجر شود. به گفته روانشناس نوجوان «یک ویژگی کلیدی این است که به والدین کمک کنیم تا متوجه شوند که پاسخ دادن به وضعیت عاطفی نوجوانشان با اعتبارسنجی قبل از تلاش برای حل مشکلات، برای باز کردن یک مسیر حیاتی است. برای کمک به نوجوان خود کنجکاوی خوش‌خیم همراه با بیان این که احساس نوجوان منطقی است، راه را برای بحث‌های بیشتر و سازنده‌تر باز میکند.» در مرحله بعد، نوجوان باید ارزیابی کند که آیا این رفتار برای مدیریت احساسات فرد انجام می شود یا قصد خودکشی دارد. اگر مشخص شود که این رفتار غیرخودکشی است،مشاوره نوجوان باید به او کمک کند تا با یک درمانگر در تماس باشد. در این مرحله، درمان می تواند در چندین جهت مختلف انجام شود. عناصر درمان موفقیت آمیز برای خود آسیبی ممکن است شامل درمان فردی با یک مهارت باشد، مانند رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)، که نوعی درمان شناختی است که به فرد کمک می کند تا با بهبود مهارت های مقابله ای، احساسات و افکار را کنترل کند.
برنامه های درمانی DBT برای خودزنی نوجوانانDBT ابزارها و استراتژی‌هایی را در اختیار نوجوانان قرار میدهد که می‌توانند به جای آسیب رساندن به خود، خودشان آنها را اجرا کنند. نوجوانان در برچسب زدن احساسات و مشاهده تحلیلی آنها ماهر می شوند. با انجام این کار، آنها محرک‌های مرتبط با آسیب‌رسانی به خود را کاهش میدهند و می‌توانند آگاهانه انتخاب کنند که در مواجهه با احساسات شدید چگونه واکنش نشان دهند. DBT زبان مشترکی را برای خانواده ها فراهم می کند تا بتوانند بدون قضاوت از یکدیگر حمایت کنند. این ترکیب منجر به نتایج بهتری می شود.» درمان‌های دیگری که مؤثر بوده‌اند عبارتند از: مدیریت روانپزشکی عمومی، درمان مبتنی بر طرحواره و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی. آموزش مهارت های خانواده و خانواده درمانی نیز ممکن است کمک کننده باشد. به طور کلی، درک عموم مردم از خودآزاری در حال بهبود است، که به نوجوانان کمک می کند تا کمک مورد نیاز خود را دریافت کنند. تحقیقات در حال انجام بر کسب اطلاعات بهتر از نوجوانانی که درگیر خودآزاری هستند، متمرکز است، که در حالت ایده آل، اطلاعات «زمان واقعی» است. درک وضعیت عاطفی نوجوانان قبل، حین و بعد از خودآزاری می تواند به تشخیص بهتر و درمان بهتر منجر شود. منبع: مرکز مشاوره نوجوان آویژه :: بازدید از این مطلب : 321 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
یکی از سخت‌ترین چیزها برای والدینی که فرزندان خود را به دانشگاه می‌فرستند، از دست دادن تعامل روزمره آنها با فرزندانشان است. بنابراین، اگر فرزند شما برای تحصیل به دانشگاه شهر دور رفته باشد، انتظار داشته باشید که انتقال از دبیرستان به دانشگاه یک اتفاق بزرگ در دانشگاه باشد. نه تنها فرزند شما دیگر زیر سقف شما زندگی نمی کند، بلکه از دست دادن آن ارتباط روزانه ای که به آن عادت داشتید نیز می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. سندرم آشیانه خالیوقتی نوجوان شما به دانشگاه می رود، این نشان دهنده گامی مهم به سوی بزرگسالی است. در واقع، بسیاری از والدین این انتقال را پایان نمادین دوران کودکی می دانند. در نتیجه، می تواند یک زمان احساسی و چالش برانگیز باشد. و حتی اگر در مورد احتمالاتی که برای دانشجوی آینده خود در پیش رو دارید هیجان زده هستید، ممکن است احساس از دست دادن را نیز تجربه کنید. در اینجا برخی از چیزهایی که ممکن است از نظر مشاوره نوجوان تجربه یا احساس کنید. تجربه یک خلأتجربه احساس پوچی برای رفتن فرزندتان و نبود او طبیعی است. به هر حال، اتاق نوجوان شما تمیز و در برخی موارد تقریباً خالی است. همچنین صدای او کمتر در خانه وجود دارد که باعث می شود خانه خیلی ساکت به نظر برسد. غیرعادی نیست که برای این خلأیی که ناگهان در زندگی خود احساس می کنید، احساس آمادگی نکنید. با وجود اینکه شما با پشتکار فرزندتان را برای این لحظه تربیت کرده اید و آماده کرده اید، اما مقداری اشتیاق با شادی همراه است که بزرگسال جوان شما برای اولین بار خانه را ترک می کند.
احساس طرد شدندرک اینکه شما دیگر از تمام جنبه های زندگی نوجوان خود آگاه نیستید، اغلب باعث می شود که بسیاری از والدین احساس بی کاری کنند و کنار گذاشته شوند. آنها نه تنها دیگر از جزئیات محل سکونت و فعالیت های فرزند خود اطلاعی ندارند، بلکه زندگی نوجوان آنها نیز پر از افرادی است که آنها را نمی شناسند.
بیشتر بخوانید: راهکارهای مشاوره خیانت چیست؟ از دست دادن کنترلپس از رها کردن فرزندشان در دانشگاه، والدین با این واقعیت مواجه می شوند که دیگر نمی توانند در مورد اینکه کجا می روند، با چه کسانی معاشرت می کنند و چگونه وقت خود را سپری می کنند، حرفی برای گفتن ندارند. پذیزش این واقعیت اغلب برای والدین سخت است. اگرچه آنها همچنان توصیه ها و پیشنهادات خود را ارائه خواهند داد، اما اکنون به فرزندشان بستگی دارد که تصمیمات نهایی در مورد دوره هایی را که می گذرانند، چقدر زمان صرف مطالعه خواهند کرد، آیا مشروب می نوشند یا نه، و با چه کسی رابطه برقرار می کنند. چگونه با این شرایط ناامید کننده مقابله کنیم؟گذار از رابطه روزمره ای که در زمانی که فرزندتان در خانه زندگی می کرد به دور بودن در دانشگاه می تواند چالش برانگیز باشد. هر روز، شما باید تصمیم بگیرید که آیا ارتباط را آغاز کنید یا منتظر بمانید تا آنها با شما تماس بگیرند. به همین دلیل است که بهتر است قبل از اینکه دانش آموز خود را در کالج رها کنید، برخی از قوانین اساسی برای برقراری ارتباط ایجاد کنید که هر دوی شما در مورد آنها توافق داشته باشید. در اینجا چند ایده در مورد چگونگی کنار آمدن با تغییراتی که تجربه می کنید آورده شده است: بپذیرید که وظیفه شما به عنوان والدین تغییر کرده است:در حالت ایده آل، شما نه تنها به فرزند خود به عنوان یک بزرگسال جوان نگاه می کنید، بلکه با آنها نیز به عنوان یک فرد ارتباط برقرار می کنید. دانشجویان سال اول دانشگاه همیشه به والدین خود نیاز دارند، اما این رابطه تغییر خواهد کرد. شما همچنین باید این واقعیت را بپذیرید که آنها در بخش های خاصی از زندگی خود حریم خصوصی بیشتری می خواهند. قبل از رفتن به دانشگاه، ارزش های خانواده خود را در مورد مسائلی مانند رابطه جنسی، مشروبات الکلی و مواد مخدر به آنها یادآوری کنید.در حالت ایده‌آل، شما این نکات را در طول زندگی آنها به اشتراک گذاشته‌اید، و به سادگی جایگاه خود را به آنها یادآوری می‌کنید. اگر هنگام گفتگوهای مهم از موعظه یا انتقاد خودداری کنید، جوان شما از شنیدن نظرات شما سود خواهد برد. به جای عجله کردن برای حل مشکل به فرزند خود اعتماد کنید.به یاد داشته باشید، وقتی نوجوان شما یک بحران را توصیف می کند، زمانی که کیلومترها از هم فاصله دارید، وضعیت بسیار بدتر به نظر می رسد. در آن مواقع فقط به او اعتماد کنید. پس از این، شما فرزند خود را بهتر می شناسید. اگر احساس می کنید که آنها در مشکلی هستند یا در موقعیتی به کمک شما نیاز دارند، از کمک نترسید، به خصوص اگر فکر می کنید که آنها با افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات سلامت روانی دست و پنجه نرم می کنند. نقش خود را به‌عنوان یک راهنما به جای تصمیم‌گیرنده بپذیرید:شما به‌ویژه باید نسبت به نحوه برقراری ارتباط با اهداف و انتظارات آموزشی حساس باشید و مراقب باشید که فرزند خود را مجبور به انتخاب مسیر شغلی نکنید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارند. آزادی برای پیگیری منافع خود هرگز دانشجوی خود را مجبور نکنید که رویاهای شما را دنبال کند. این زمان خودشناسی برای دانشجوی شماست. اجازه دهید روند به طور طبیعی بدون دیکته کردن مسیر پیش برود. انتظارات خود را قبل از روز ترک تحصیل مشخص کنید:مطمئن شوید که مستقیم و دقیق هستید. به عنوان مثال، اگر میخواهید یک تماس تلفنی هفتگی داشته باشید، حتماً آن را بگویید. و اگر انتظار دارید فرزندتان به جای مسافرت با دوستانتان در زمان استراحت به خانه بیاید، آن را از قبل تعیین کنید. با بیان انتظارات خود از قبل، فرصت کمتری برای اختلاف وجود خواهد داشت. در برابر اشتباهات صبور باشید:به یاد داشته باشید، شما می خواهید توانایی فرزند خود را برای تصمیم گیری مستقل تشویق کرده و بپذیرید. اما شما همچنین باید بدانید که آنها نیز ممکن است بهترین انتخاب نباشند. اگر متوجه شوید که اشتباهات در طول مسیر اتفاق خواهند افتاد، فشار بسیار کمتری برای کامل بودن یا رعایت استانداردهای خاص وجود خواهد داشت. به خود و دانشجوی سال اول دانشگاهتان یادآوری کنید که اشتباه کردن بخشی از زندگی است. به یاد داشته باشید، درس گرفتن از اشتباهات، درس های مهم زندگی هستند. منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه
:: بازدید از این مطلب : 327 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
اینستاگرام یک رسانه بصری فوق العاده است که به ویژه بر روی دختران جوان تاثیر دارد. مشاوران خانواده می‌گویند: «دختران جوان عکس‌های افراد مشهور را میبینند و معتقدند که برای زیبا شدن باید دقیقاً شبیه کایلی جنر به نظر برسند.» «بسیاری از این عکس‌ها در عکاسی یا از زوایای خاص گرفته شده‌اند و از نور بسیار جذابی استفاده میکنند. " مشاوران روانشناسی بالینی آویژه می‌گویند: «اینستاگرام دنیایی است که در آن همه چیز ویرایش میشود و لزوماً واقعیت نیست.» توسعه یک برنامه اینستاگرامی که کودکان و نوجوانان را هدف قرار میدهد «غیر مسئولانه» است. «رسانه‌های اجتماعی راهی ثابت برای مقایسه خود با دیگران و تکیه بر ابزارهای سطحی برای ایجاد عزت نفس، مانند تعداد لایک‌ها یا کامنت‌هایی که در یک پست دریافت می‌کنید، ارائه میدهند. و برخلاف مجلات یا تلویزیون و فیلم‌ها، که حتی بچه‌ها معمولاً میدانند که مقدار مشخصی از گریم و ویرایش حرفه‌ای و فیک بر روی بازیگران اتفاق می افتد، رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام این تصور را به وجود می‌آورند که «واقعی‌تر» هستند، در حالی که نیستند!.» دختران جوان و نوجوانان نیز مستعد تأثیرات فرهنگی هستند که در رسانه‌های اجتماعی بسیار رایج است.بلاگرهای اینستاگرام لاغری را تجلیل میکند و در عین حال عادات منفی بهداشتی را برای دستیابی به آن ترویج میکند و کاهش وزن را حتی زمانی که از نظر پزشکی نباید باشد را بی پروا تبلیغ می کنند. تبلیغ فرهنگ غلط زیبایی«رسانه‌های اجتماعی انگ بی‌رحمانه‌ای را علیه افرادی که در بدن‌های بزرگتر زندگی میکنند، تبلیغ می کنند.» سهولت کار با رسانه‌های اجتماعی در ایجاد فیلترها و انتشار تصاویر ویرایش‌شده ممکن است به این موضوع کمک کند. رسانه‌های اجتماعی با فیلتر می‌توانند به بچه‌های ما این باورهای مشکل‌ساز را تلقین کنند که بدن‌های بزرگ غیرجذاب، ناسالم و حتی نشانه‌ای از شخصیت ضعیف هستند. بدیهی است که این میتواند به طور خطرناکی برای بچه‌هایی که در آن جثه‌های بزرگتر دارند تأثیر داشته باشد. این امر نگران کننده است، زیرا بر اساس گزارش موسسه ملی دیابت و بیماری های گوارشی و کلیوی، از هر شش کودک 6 تا 11 ساله یک نفر و از هر پنج نوجوان 12 تا 19 ساله یک نفر چاق محسوب می شوند. بیشتر بخوانید: ضرورت مشاوره ازدواج چیست؟ «اطلاعات اخیر و همچنین تجربه بالینی ، نشان داده است که به ویژه دختران در برابر مقایسه‌های منفی بدن و تصاویر بدن خود با دیدن عکس‌ها و ویدیوهای دخترانی با بدن «عالی» آسیب‌پذیر هستند. از سوی دیگر، رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام میتواند برای بچه ها مزایایی هم داشته باشد. «استدلالی وجود دارد که میتوان گفت که داشتن یک پلتفرم خاص برای بچه‌ها میتواند با کنترل‌های بیشتر و محتوای مناسب سن، ایمن‌تر باشد و همچنین بچه‌ها را از استفاده از نسخه‌های بزرگسالان برنامه بازدارد». اما «عاقلانه است که کودکان را تا زمانی که ممکن است و می توانیم از رسانه‌های اجتماعی دور نگه داریم». مزایای بالقوه اینستاگرام مخصوص کودکانکنار گذاشتن بچه‌های کوچک‌تر از اینستاگرام فعلی و رفتن به فضایی منظم‌تر برای خودشان، میتواند مزایایی داشته باشد. اگر قرار باشد که کودکان به هر حال در رسانه های اجتماعی حضور داشته باشند، ممکن است فضای امن تری برای آنها ایجاد کنیم. رسانه‌های اجتماعی، چه از طریق اینستاگرام بچه‌ها یا سایر اپلیکیشن‌ها، می‌توانند مزایای دیگری مانند اتصال بچه‌ها به دوستانشان در زمانی که نمی‌توانند از نظر فیزیکی با هم باشند، داشته باشد. افزایش عزت‌نفس با پیروی از اینفلوئنسرهای خوش هیکل، بسیار مضر است.
"مشکل این است که بیشتر پلتفرم‌های کودکان احتمالاً منجر به تشویق افزایش استفاده و ایجاد ترس از دست دادن چیزی میشوند، احتمالاً برای تبلیغات و بازاریابی محصولات استفاده میشوند و امکان جذب شکارچیان جنسی را دارند." می گوید. امید او این است که همه ذینفعان به طور جدی پیامدهای سلامت روانی و جسمی آنچه ایجاد میکنند و تأثیر آن بر کودکان را در نظر بگیرند. بنابراین، به گفته کارشناسان خانواده آوِیژه، خطرات ایجاد یک رسانه اجتماعی مانند اینستاگرام کودکان ممکن است بیشتر از مزایای آن باشد. این موضوعی است که محققان به‌ویژه در رابطه با پیامدهای بلندمدت به تازگی شروع به بررسی آن کرده‌اند. منبع: :: بازدید از این مطلب : 331 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
اینستاگرام کودکان Instagram Kids یک برنامه متعلق به شرکت فیس بوک است که به طور خاص برای کودکان 10 تا 12 ساله طراحی شده است. برنامه جدید بدون تبلیغات خواهد بود، برای استفاده به اجازه والدین نیاز دارد و محتوای خاصی را برای این گروه سنی هدف قرار می دهد. اما در اواخر سپتامبر 2021، پس از واکنش شدید والدین، مشاوران خانواده، پزشکان، و به طور کلی جامعه سلامت روان، پیشرفت در توسعه آن متوقف شد. یک گزارش تحقیقی از وال استریت ژورنال، "فیسبوک می داند که اینستاگرام برای دختران نوجوان سمی است، نشان می دهد که اسناد شرکتی" نشان می دهد که فیس بوک در حال پیشبرد پروژه ای است که می تواند به طور بالقوه به دختران جوان آسیب برساند. نگرانی های خاص اینستاگرام کودکان شامل آزار و اذیت سایبری و دسترسی آسان شکارچیان آنلاین به تماس با کودکان است. فیس بوک توسعه اپلیکیشن را برای مدت نامعلومی متوقف کرد و در بیانیه ای از آدام موسری، رئیس اینستاگرام گفت که آنها بر روی افزایش جنبه های نظارت والدین بر پلتفرم های موجود فعلی خود تمرکز خواهند کرد. کارشناسان خانواده آویژه درباره مزایا و معایب اینستاگرام کودکان و آنچه که والدین و نوجوانان باید در مورد زمان استفاده از صفحه نمایش و استفاده از رسانه‌های اجتماعی در نظر بگیرند، بررسی میکنند. اینستاگرام کودکان: فضایی برای پرورش کودکان یا یک پلتفرم خطرناک؟فیسبوک مدت‌هاست که به دنبال راه درستی برای راه‌اندازی اینستاگرام کودکان است که میتواند اینستاگرام را به یکی از محبوب‌ترین پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی اشتراک‌گذاری عکس تبدیل کند. گزارش وال استریت ژورنال فاش کرد که فیس بوک می داند که اینستاگرام پتانسیل آسیب رساندن به نوجوانان را دارد. نگرانی اصلی مشاوره خانواده این است که نوجوانان، به ویژه دختران، ساعت ها در روز به اشتراک گذاری تصاویر بدنشان صرف کنند. این اپلیکیشن که اینستاگرام در حال بررسی مجدد آن است، دارای «محتوا و ویژگی‌های مناسب سن» برای کودکان کوچک‌تر خواهد بود. این به والدین این امکان را می دهد که جنبه های مختلف حضور آنلاین فرزندان خود را در آن ببینند و کنترل کنند. اما همه با این نظر موافق نیستند. بیشتر بخوانید: ضرورت مشاوره ازدواج افزایش استفاده از رسانه های اجتماعی برای کودکانکارشناسان در مورد پلتفرم دیگری که استفاده از رسانه های اجتماعی را در یک جمعیت در معرض خطر افزایش می دهد مردد هستند. روانشناس بالینی آویژه، می‌گویند: Instagram Kids یک ایده وحشتناک است. چرا ما باید کودکان را تشویق کنیم که در سنین پایین تر به رسانه های اجتماعی معتاد شوند؟ ما میخواهیم فرزندانمان بیرون بروند و بازی کنند و حضوری با بچه‌های دیگر بازی کنند.» این فقط یک راه دیگر است که نوجوانان می‌توانند به میزان بیشتری به فضای مجازی دسترسی داشته باشند. این به رشد مغز یا یادگیری مهارت‌های اجتماعی کمکی نمیکند، زیرا مطالعات نشان میدهند که به طور کلی دیدن بیش از حد صفحه نمایش میتواند به مهارت‌های اجتماعی توسعه نیافته و رفتارهای اعتیادآور کمک کند. علاوه بر این، استفاده از رسانه های اجتماعی می تواند پیامدهای ناگواری برای نوجوانان داشته باشد. آنها ممکن است نگران تعداد لایک هایی باشند که می گیرند، که می تواند بر عزت نفس تأثیر بگذارد. تاثیر شبکه های اجتماعی برای کودکان وحشتناک است. شبکه های اجتماعی باعث می شود احساس کنند به اندازه کافی خوب نیستند و کنار گذاشته می شوند. کلینیک مشاوره آویژه: «شبکه‌های اجتماعی برای کودکان مضر هستند. وقتی بچه‌ها به جشن تولد دعوت نمیشوند، همیشه احساس میکنند که کنار گذاشته شده‌اند.» حالا، کودکتان به شما می‌گوید، این جشن برای همه در اینستاگرام منتشر شده است و به تشدید ناراحتی او کمک میکند. "کودکان و نوجوانان به طور طبیعی خودآگاه هستند و احساس می کنند همه به آنها نگاه می کنند. وقتی از یک عکس کنار گذاشته می شوند، فکر می کنند که همه متوجه این موضوع نیز می شوند."
:: بازدید از این مطلب : 318 نوشته شده توسط : مریم هاشمی
آیا در رابطه ای هستید که احساس می کنید به جایی نمی رسد؟ شاید دیگر تفریح یا ماجراجویی را متوقف کرده اید، یا شاید احساس می کنید که شما و شریک زندگی تان یکدیگر را دیگر نمی خواهید. شما تنها هستید. بسیاری از افراد در مقطعی از رابطه خود چنین احساسی دارند، به خصوص اگر سال ها با هم باشید. خبر خوب این است که گام‌های مشخصی وجود دارد که می‌توانید برای خروج از این مکان بردارید و به رابطه‌تان کمک کنید تا بار دیگر تازه و هیجان‌انگیز شود. برای کمک سایت مرکز مشاوره آویژه مراجعه کنید. در مقاله های سایت روانشناسی آویژه یاد می گیرید که چگونه ناهنجاری های رابطه خود را شناسایی کنیم و توصیه هایی در مورد چگونگی رهایی از آن ارائه شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر و برداشتن اولین قدم ها برای بازگشت رابطه خود به جایی که می خواهید ادامه دهید تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید. سرد شدن رابطه چیست؟ مشاوره قبل از ازدواج می گوید «وقتی احساس می‌کنید که نسبت به شریک زندگی‌تان سرد هستید ، می‌دانید که در رابطه شما حال خوبی ندارد». "وقتی در رکود هستید ممکن است احساس بی حوصلگی، قطع ارتباط، کمبود ارتباط فیزیکی و/یا احساسی تنهایی کنید." هر مشکل برای هر فردی احساس متفاوتی خواهد داشت، اما نکته اصلی این است که دیگر این رابطه هیجان‌انگیز یا تازه به نظر نمی‌رسند یا ارتباط دیگر آن‌طور که قبلاً بود نیست. شکست‌های روابط ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد. "بزرگترین دلیلی که باعث سرد شدن روابط می شود، فقدان ارتباط است. به طور معمول، زمانی که روابط یخ می زنند، افراد ناامیدی و انتظارات برآورده نشده یا شکست خورده را تجربه می کنند، که اغلب خارج از آگاهی آنهاست. آنها یا با این ناکامی ارتباط برقرار نمی کنند یا به طور پرخاشگرانه با آنها ارتباط برقرار می کنند. اگر کاری در مورد این سرد شدن رابطه انجام ندهید، شکست رابطه می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. «وقتی به مشکلی رسیدگی نمیشود، اغلب منجر به افزایش منفی‌گرایی و اختلال در عملکرد میشود.» راه‌هایی برای رهایی از وضعیت نابسامان رابطه 1. مسئولیت اعمال خود را بپذیرید وقتی افراد از یک رابطه ناامید هستند، تمایل دارند روی اشتباه طرف مقابل تمرکز کنند. تحقیقات مشاوره خانواده آویژه نشان می دهد ((برای افراد بسیار آسان است که روی کاری که شریک زندگی‌شان باید انجام دهد، تمرکز کنند. با این حال، انجام این کار می تواند منجر به خشم و عصبانیت شود.)) در عوض، روی آنچه می توانید به تحقق آن کمک کنید تمرکز کنید. مرکز مشاوره آویژه پیشنهاد میکند: «به این فکر کنید که دوست دارید اوضاع چگونه باشد، دوست دارید چه چیزی در رابطه‌تان بهبود یابد، و سپس به نقشی که در هر چیزی که تجربه می‌کنید نگاه کنید». مسئولیت پذیری آسان نیست. اما می تواند احساس پرانرژی، امیدواری و توانمندی در شما ایجاد کند که به دمیدن زندگی جدیدی در رابطه شما کمک می کند. 2. طوفان فکری و تخیل همچنین مهم است که تخیل داشته باشید و راه هایی را که به رابطه شما کمک می کند را در نظر بگیرید. شما می توانید این کار را خودتان یا با شریک زندگی خود انجام دهید. "از خود بپرسید، "آیا راه‌هایی وجود دارد که بتوانید مهربان‌تر و حمایت‌کننده‌تر یا ارتباط‌پذیرتر باشید؟ آیا راه‌هایی وجود دارد که بتوانید نیازهای شریک زندگی‌تان را در مقابل نیازهای خود قرار دهید؟ آیا می‌توانید بیشتر حمایتگر و دلسوز باشید؟" "آیا می‌توانید خودانگیخته‌تر باشید، چیز جدیدی را با هم کاوش کنید؟ آیا می‌توانید اهداف مشترک داشته باشید؟" 3. دیدگاه خود را تغییر دهید گاهی اوقات تغییر نحوه نگاه به موقعیت خود می تواند برای ایجاد احساس بهتر کافی باشد. روی جنبه‌های مثبت رابطه خود تمرکز کنید تا دیدگاه خود را تغییر دهید. «به چیزهایی که در شریک یا رابطه‌تان است افتخار می کنید و برای چه چیزهایی سپاسگزار هستید، فکر کنید!. ممکن است متوجه شوید که همه چیز بهتر از چیزی است که شما تصور می کنید! 4. با شریک زندگی خود در مورد چیزهای بزرگ ارتباط برقرار کنید سعی کنید با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید، نه فقط از طریق گذراندن روزهای سخت و تلخ، بلکه با طرح موضوعات سطح بالا و مهم . «درباره احساس شریک زندگی‌تان بپرسید، چه چیزی او را نگران کرده است، و در مورد چه چیزی استرس دارد. به این ترتیب، می توانید روی اهداف و چشم اندازهای بزرگتر تمرکز کنید. 5. عوامل استرس زا خارجی را مشخص کنید عوامل مختلفی وجود دارد که می تواند منجر به اختلال در ارتباطات شود. شاید یکی از شرکا در محل کار تحت استرس زیادی باشد؟ یا هر دوی شما با یک موقعیت خانوادگی استرس زا درگیر هستید؟ اگر درگیر اضطراب هستید، تمرکز روی همدیگر و زنده نگه داشتن شعله های عشق می تواند سخت باشد. مهم است که عوامل خارجی را که ممکن است بر روابط شما تأثیر بگذارند شناسایی کنید و راه های چگونگی بهبود آن چیزها را بیابید. «گام بعدی این است که به این فکر کنید که شریک زندگی‌تان چه کاری انجام میدهد یا انجام نمی‌دهد که به احساسات شما کمک میکند و استرس‌های خارجی چگونه ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند. آیا استرس شغلی، خانوادگی، سیاسی، فیزیکی یا مالی بر پویایی شما تأثیر می گذارد؟ 6. احساسات خود را به اشتراک بگذارید «این آخرین مرحله تصمیم‌گیری درباره نحوه برقراری ارتباط مؤثر با احساستان است». "در مورد برقراری ارتباط قاطعانه فکر کنید، به این معنی که بدون اینکه طرف مقابلتان را در حالت تدافعی قرار دهید، نیازهای خود را برآورده کنید. باز، صادق و محکم باشید. با هدف گفتگو فکر کنید و سپس با احترام خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید." مهم این است که از سرزنش کردن شریک زندگی خود دوری کنید. "سعی کنید از سرزنش کردن خودداری کنید. اگر به این حقیقت پایبند باشید که حق با شماست و همسرتان اشتباه میکند، گفتگو به خوبی پیش نخواهد رفت." 7. به دنبال کمک حرفه ای باشید در حالی که می توان با برقراری ارتباط مؤثر از یک نابسامانی خارج شد، انجام این کار می تواند دشوار باشد و ممکن است برای آن به کمک بیشتری نیاز داشته باشید از دیدن یک درمانگر یا مشاور رابطه نترسید. "اگر در بر عهده گرفتن هر گونه مسئولیتی برای پویایی یا پویایی ناکارآمد مشکل دارید، یا نمی توانید خشم خود را برای برقراری ارتباط آرام و موثر رها کنید، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به دنبال درمان فردی باشید. اگر در حال گفتگو با شریک زندگی شما و شما هنوز بهبودی نمی بینید، ممکن است منطقی باشد که با یک مشاوره خانواده تماس بگیرید." منبع: :: بازدید از این مطلب : 354 |
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
